سئوال جواب درباره قوانین ایران

سئوال جواب درباره قوانین ایران

۱۳۹۰ اسفند ۹, سه‌شنبه

دکتر صادق آخوندی با قرار کفالت آزاد شد

 دکتر صادق آخوندی دانشیار گروه علمی ارتودنسی دانشکدۀ دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران پس از دو هفته که از بازداشت او می گذشت روز دوشنبه با قرار کفالت آزاد شد.
این قرار علی رغم فقدان دلیل اتهامی و با فشار بازجویان وزارت اطلاعات توسط آقای عبدی بازپرس شعبۀ ۲ دادسرای اوین صادر شده است.
بازداشت آخوندی خودسرانه و توسط مأموران امنیتی وزارت اطلاعات و بدون ارائۀ حکم قضائی صورت گرفته بود. بازداشت کنندۀ صادق آخوندی بازجوی او در زندان نیز بوده و در زندان به این عضو برجستۀ هیأت علمی دانشگاه گستاخی کرده و با دست به صورت او کوبیده است.
این بازجویان نوعاً آموزش ندیده بوده و یا از اعمال قدرت در هنگام بازجوئی لذت می برند.
بازداشت آخوندی که از سابقون دانشکدۀ دندانپزشکی و دانشگاه علوم پزشکی و چهره ای شناخته شده در محیط های علمی و دانشگاهی است موجی از انزجار را در بین همکاران دانشگاهی و کارکنان دانشگاه پدید آورد و واکنش هایی را برانگیخت و بنظر می رسد همین امر موجب آزادی او شده است.
روز گذشته اعلامیه هایی بر دیوار دانشکده نصب شده بود که در آن از اعضاء هیات علمی، دانشجویان و کارکنان دانشکده دعوت شده بود تا در روز سه شنبه در مراسم دعای توسل برای استخلاص هر چه زودتر همکارشان شرکت کنند.
این مراسم پس از آزادی صادق آخوندی در روز گذشته به مراسم استقبال از او در روز جاری تبدیل شده است.

انتقال مهدی خزعلی به بند ۲۰۹

 ظهر روز گذشته چند تن از ماموران بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین مهدی خزعلی را از بند ۳۵۰ زندان اوین خارج کردند.
به گزارش خبرنگار کلمه، ظهر روز گذشته چند تن از ماموران بند امنیتی ۲۰۹ اوین مهدی خزعلی را که از فرط بی حالی با عصا حرکت می کرد با خود بردند.
از وی که امروز ۵۱ روز از اعتصاب غذایش می گذرد هیچ خبری در دست نیست.
مهدی خزعلی، نویسنده و رزمنده منتقد که بیش از ۵۰ روز پیش بازداشت شده و از همان روز در اعتراض به رفتارهای غیر قانونی ماموران و سیستم قضایی اعتصاب غذا کرده است.
در این مدت بارها افراد مختلف از فعالان سیاسی تا سیدمحمد خاتمی و خانواده های شهید باکری و همت و خانم کروبی و بسیاری دوستان و دلسوزان از وی خواسته اند که به اعتصاب خد پایان دهد، اما وی همچنان می گوید که تا شهادت ایستاده ام.
وی در این مدت بارها به بهداری اوین منتقل و یک بار نیز به بیمارستان خارج از زندان اعزام شد اما همچنان اعتصاب خود را نشکسته است.

تایید حکم ۳ سال زندان سعید جلالی‌فر در دادگاه تجدید نظر

 به گزارش منابع حقوق بشری، حکم ۳ سال حبس تعزیری سعید جلالی‌فر، فعال حقوق کودک و عضو سابق کمیته گزارشگران حقوق بشر که پیش‌تر از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه، صادر شده بود، در دادگاه تجدیدنظر عینا مورد تایید قرار گرفت.
سعید جلالی‌فر، از اعضای "جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان"، در آذرماه سال ۸۸ بازداشت و بیش از سه ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین نگه‌داری شد. وی سپس با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
به گزارش کمیته گزارشگر ان حقوق بشر، جلالی‌فر در تاریخ ۸ مردادماه امسال، زمانی که جهت جلوگیری از ضبط وثیقه‌اش به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود، بازداشت و به بند ۳۵۰ زندان اوین انتقال یافت.
وی که هم‌اکنون حدود یکسال از دوران حبس خود را سپری کرده، از حق مرخصی برخوردار محروم بوده است.
سعید جلالی‌فر هم‌چنین از دانشجویان محروم از تحصیل دانشگاه زنجان است که در "شورای دفاع از حق تحصیل" نیز عضویت داشت. وی در روزهای منتهی به انتخابات ۸۸، به همراه سایر دانشجویان ستاره‌دار در اعتراضات نسبت به سخنان محمود احمدی‌نژاد در انکار وجود دانشجویان محروم از تحصیل شرکت کرده بود.
میثم مشایخ از فعالین اصلاح طلب نوشهر بازداشت شد
جرس: میثم مشایخ از فعالین اصلاح طلب نوشهر بازداشت شد.

به گزارش چمران نیوز، میثم مشایخ از وبلاگ نویسان و فعالان سیاسی اصلاح طلب در آستانه انتخابات مجلس توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. صبح امرور مامورین امنیتی نوشهر با مراجعه به محل سکونت وی اقدام به بازداشت این فعال سیاسی اصلاح طلب نموده و وی را به محل نامعلومی منتقل کردند.

بنا بر اخبار ارسالی، مامورین مراجعه کننده به منزل ایشان از سوی وزارت اطلاعات بوده، ولی کماکان از محل بازداشت وی خبری در دسترس نیست.

گفتنی ست، میثم مشایخ، از جمله فعالین سیاسی اصلاح طلب می باشد که با وجود شرایط خفقان در ایران و فشارهای مضاعف بر وبلاگ نویسان اصلاح طلب همواره یادداشت ها و مقالاتش در رسانه های سبز منتشر میشد. وی علی رغم تهدیدات مکرر نهادهای امنیتی هیچگاه قلمش را تغییر نداد و همواره در راستای اهداف اصلاح طلبان مطالبی را در وبلاگ و تارنمای شخصی خود منتشر میکرد.
در روز ۱۶ دی‌ماه امسال و در حالی‌که جوانان بهایی سراسر کشور در این روز که از سوی جامعه‌ی بهایی، روز جوانان بهایی ایران نام‌گذاری شده است، مشغول برگزاری مراسم مذهبی خود بودند، مامورین امنیتی با حمله به مراسمی در شهر کرمان، ضمن فیلم‌برداری و گرفتن عکس از تمامی حاضرین و ضبط کلیه‌ی کتب مربوط به دیانت بهایی و دستگاه‌های کامپیوتر، اقدام به بازداشت خانواده‌ی برگزار کننده‌ی این مراسم کردند.
به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» فرحناز نعیمی و بختیار راسخی که در این مراسم بازداشت شده بودند پس از گذشت بیش از ۵۰ روز به بند عمومی زندان کرمان منتقل شده و بختیار راسخی همچنان در سلول انفرادی به سر می‌برد.
همچنین عرفان شجاعی دیگر شهروند بهایی شهر کرمان است که در تاریخ یک اسفند ماه بازداشت شده و از وی اطلاعی در دست نیست.
به نظر بازداشت این شهروند بهایی نیز در ادامه‌ی بازداشت‌هایی است که نسبت به برگزار کنندگان این جشن از سوی نهادهای امنیتی صورت می‌گیرد.
عرفان شجاعی در بیرون از منزل خود بازداشت شده و ماموران امنیتی وی را به منزل بازگردانده و ضمن بازررسی خانه وسائل شخصی وی را نیز ضبط کرده‌اند.
از محل نگهداری شجاعی تاکنون اطلاعی در دستی نیست.

۱۳۹۰ اسفند ۸, دوشنبه

بازداشت میثم مشایخ، وبلاگ نویس

 میثم مشایخ، وبلاگ نویس و از فعالان اصلاح طلب نوشهر بازداشت شد.
به گزارش چمران نیوز، میثم مشایخ از وبلاگ نویسان و فعالان سیاسی اصلاح طلب در آستانه انتخابات فرمایشی مجلس توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
صبح امروز، ماموران امنیتی نوشهر با مراجعه به محل سکونت وی اقدام به بازداشت این فعال سیاسی اصلاح طلب کرده و وی را به محل نامعلومی منتقل کردند.
بنا گزارش رسیده، ماموران مراجعه کننده به منزل او از نیروهای وزارت اطلاعات بوده اند. با این حال از محل بازداشت آقای مشایخ خبری در دسترس نیست.

احضار فعال سابق دانشجویی دانشگاه شیراز به دادگاه انقلاب

دلیر بارخدا، فعال سابق دانشجویی روز پنجم اسفند ماه 1390 از سوی دادگاه انقلاب شیراز احضار شده است.
به گزارش دانشجونیوز، این فعال دانشجویی که در دوران تحصیل خود در دانشگاه شیراز بارها به کمیته انضباطی و نهادهای امنیتی احضار شده بود، مجددا از سوی دادگاه انقلاب شیراز احضار شده است.
گفته می شود وی به دنبال اعتراضات به کودتای انتخاباتی در سال 88 از سوی اداره اطلاعات شیراز بازداشت شده و مدتی را در بازداشت اداره اطلاعات سپری کرده و از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب به حبس تعلیقی نیز محکوم شده است.
گزارش های رسیده حکایت از آن دارد که این فعال دانشجویی دانشگاه شیراز در نتیجه این فعالیتها در دوران تحصیل، از ادامه تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی نیز محروم شده است.

نگرانی از وضعیت جسمی رضا مولوی، استاد دانشگاه زندانی در بند ٣۵٠ اوین

رضا مولوی، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین علاوه بر سن بالا و بیماری پروستات، دارای ناراحتی شدید قلبی و نوسان فشار خون می باشد و همین امر نگرانی ها را نسبت به وضعیت او افزایش داده است.
به گزارش کلمه، پروفسور رضا مولوی استاد دانشگاه دارهام و صاحب کرسی مدیریت مرکز مطالعات ایران در دارهام از نخبگانی بود که به دعوت دولت ایران جهت حضور در همایش نخبگان ایرانی خارج از کشور، دو سال پیش به ایران عزیمت کرد، اما هنگامی که قصد بازگشت به انگلستان را داشت توسط وزارت اطلاعات بازداشت و پس از گذراندن ٦ ماه حبس در بند ٢٠٩ زندان اوین، توسط قاضی صلواتی رییس شعبه ١۵ دادگاه انقلاب تهران به ٣ سال حبس تعزیری محکوم و پس از تایید حکم روانه بند ٣۵٠ زندان اوین شد.
رضا مولوی در پانزدهم آبانماه ١٣٢٤ در تهران به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان البرز تهران ادامه داده و در نهایت پس از عزیمت به امریکا در آنجا به پایان رساند و بلافاصله تحصیلات آکادامیک خود را در دانشگاه اکلاهما در رشته اقتصاد و مدیریت ادامه داد و در دانشگاه MIT و در نهایت دانشگاه دارهام انگلستان موفق به اخذ مدرک دکترا در رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل شد. دراین دانشگاه که سومین دانشگاه انگلستان به لحاظ قدمت محسوب می گردد بعنوان استاد دانشگاه و مدیر مرکز مطالعات ایران مشغول به کار شد و در این حین با تألیف سه جلد کتاب در همین رشته که به چاپ های پیاپی رسید و همچنین با نگارش ده ها مقاله آکادمیک در مجلات و نشریات معتبر، مورد توجه ویژه رسانه ها بعنوان کارشناس علوم سیاسی قرار گرفت.
وی علی رغم سن بالا و بیماری پروستات، دارای ناراحتی شدید قلبی و نوسان فشار رخون می باشد و همین امر نگرانی ها را نسبت به وضعیت او افزایش داده است.
 رد درخواست عفو عبدالرضا قنبری،
 در کمیسیون عفو و بخشودگی دادگستری کل استان تهران، این معلم زندانی در معرض اجرای حکم اعدام قرار گرفت.
خانواده‌ی عبدالرضا قنبری در گفتگو با گزارشگر هرانا با تایید خبر رد درخواست عفو این زندانی سیاسی، نگرانی خود را نسبت به جان وی ابراز کردند.
به گزارش هرانا، عبدالرضا قنبری معلم ادبیات فارسی یکی از مدارس پاکدشت، استاد دانشگاه و از بازداشت شدگان اعتراضات ششم دی ماه سال ۸۸ (عاشورا) است که به اتهام محاربه از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به به اعدام محکوم شد.
وی سپس در روندی پر ابهام، بدون طی پروسه‌ی قانونی و توجه به حق اعتراض و فرجام خواهی‌اش در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران به ریاست قاضی زرگر در فاصله چند روز مجددا با حکم مرگ مواجه شد و قطعیت حکم خود را دریافت کرد.
این در حالیست که آقایی قنبری امید داشت با ارائه‌ی درخواست عفو به کمیسیون عفو و بخشودگی دادگستری کل استان تهران با در نظر گرفتن تمام موارد نقض حقوق و محتوایی پرونده حکم صادره متوقف و مورد بازنگری قرار گیرد؛ اما با رد درخواست نامبرده این حکم هر زمانی پس از اخذ استیذان از رییس قوه قضائیه قابل اجرا است.
این زندانی سیاسی که در حال حاضر در بند ۳۵۰ زندان اوین محبوس است، به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران به اعدام محکوم شده است. لازم به ذکر است نامبرده در زمان بازداشت و بازجویی مورد ضرب و شتم، بدرفتاری و اخذ اقاریر غیر واقعی قرار گرفته بود و از حقوق ابتدایی همچون دسترسی به وکیل و تماس با خانواده محروم مانده بود.
فرزند دکتر علی اکبر سروش: به پدرم و بقیه زندانیان گفته اند تقاضای عفو بنویسید، آزاد می شوید




به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایرن،
 دکتر علی اکبر سروش عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت مازندران، رئیس اداره آموزش و پرورش شهرستان بابل در دوران اصلاحات و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و فنون بابل بود. او در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۸۸ بازداشت و پس از تحمل ۴۷ روز سلول انفرادی با قرار وثیقه از زندان آزاد شد. این استاد دانشگاه به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب شهرستان بابل به ریاست قاضی باقریان به ۱۵ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود که در دادگاه تجدید نظر این حکم به ۴ ماه حبس تعزیری کاهش یافت. او روز دوشنبه ۵ دی ماه امسال برای اجرای حکم به زندان متی کلای بابل احضار شد.
مطهره سروش، دختر علی اکبر سروش با اشاره به واهی بودن اتهام پدرش به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« هیچ مدرکی در خصوص هیچکدام از اتهام های ذکر شده در پرونده ایشان نیست و همه صحبت ها و فعالیت های پدر همیشه در چارچوب قانون بوده است. اما مسئولین پرونده با برگزاری دادگاه فرمایشی و در حالی که قاضی پرونده از استقلال کافی برخوردار نبود، برایشان حکم حبس تعزیری صادر کردند.»
دختر علی اکبر سروش با اشاره به اینکه پدرش و بعضی دیگر از زندانیان طبق قانون باید آزاد شوند اما مسولان از این امر خودداری می کنند، گفت:« پدر من چون مدتی است نیمی از زمان حبسشان را طی کرده اند، طبق قانون می توانند از حق آزادی برخوردار شوند اما مسئولین به این خواسته قانونی جواب منفی داده اند. آریا آرام نژاد نیز نیمی از زمان حبسش را گذرانده اما به او گفتند که اجازه استفاده از این حق را ندارد. امیدوارم مسئولین به این روند ممانعت از اجرای کامل قانون پایان دهند. همچنین این حق یک زندانی است که ملاقات حضوری با خانواده اش داشته باشد اما مسئولین حتی از دادن این حق به علیرضا فلاحتی و دختر کوچک سه ساله اش نیز ممانعت می کنند. این طور به نظر می رسد که قصد هدف آنان فقط زندانی کردن این عزیزان در آستانه انتخابات نیست بلکه قصد آنان شکنجه روحی این زندانیان است.»
مطهره سروش در خصوص آخرین وضعیت پدرش در زندان گفت:« ایشان در آخرین تماس تلفنی که با من داشتند، برای چندمین بار گفتند که در میان مجرمانی است که جرم های خطرناک و سنگینی دارند و وقتی به جرم برخی از آنان اشاره کرد بسیار تکان دهنده و وحشت انگیز بود. من بسیار نگران این وضعیت هستم و نمی دانم چرا زندانیان عقیدتی و سیاسی ما باید در بین افرادی باشند که هیچ تناسبی میان جرم آنان و اتهام پدر من و بقیه زندانیان سیاسی نیست.»
چندی پیش خانواده های زندانیان سیاسی زندان متی کلا بابل با انتشار بیانیه ای به رفتار نامناسب مسولان زندان در سالن ملاقات اعتراض کردند، مطهره سروش که همراه با مادرش یکی از امضا کنندگان این بیانیه بود در توضیح بیشتر رفتار مسولان زندان گفت:« من دوبار با پدر ملاقات کابینی داشتم و در این دوبار شاهد رفتارهای غیرمتمدنانه و توهین آمیز مسئولین و سربازان آنجا بوده ام. از بدو ورود، در مدت زمان نشستن های طولانی در سالن انتظار، به گونه ای برخورد می شود که گویی همه مردم زندانیان آنها هستند و حق دارند به هر نحوی با آنان سخن بگویند و آنها را مورد خطاب قرار دهند. بعد از تحویل گرفتن شناسنامه، متأسفانه در رفتاری بسیار بدوی، به دست هایمان مهر می زدند که باعث رنجش خاطر همه خانواده ها شده بود. حتی سربازانی که آنجا هستند با الفاظی غیر محترمانه و توهین آمیز صحبت می کردند. ما از همان دفعه اول که مهر بر دستمان زدند اعتراض کردیم اما توجهی نکردند. بعد از انتشار بیانیه گویا اندکی رفتارشان بهتر شده است.»
دختر علی اکبر سروش در خصوص مشکلات دیگری که زندانیان در داخل محوطه زندان با آن درگیر هستند، گفت:« همچنین بر اساس اطلاعی که از خانواده ها دارم، برخی زندانیان غیرسیاسی مستمراً قصد تحریک زندانیان سیاسی و برآشفته کردن آنان را دارند تا با ایجاد درگیری و ناآرامی، زندانیان سیاسی تحت فشار و انفرادی قرار بگیرند. واقعا جای سؤال است که بعضی کارمندان زندان و زندانیان که چنین شیوه هایی را پیش گرفته اند از چه مقام مسئولی دستور می گیرند؟»

آخرین وضعیت دو زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در بند 350 زندان اوین

گزارش ارسالی زیر جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده شده است که به قرار زیر می باشد:
در ادامه‌ی تشریح وضعیت و شرایط  زندانیان سیاسی جمهوری اسلامی در قالب برنامه « به یاد زندانیان سیاسی ایران هستیم » ، این بار تصمیم گرفتیم بنا به ضرورت دو تن از زندانیان را مد نظر قرار دهیم که با حکم اعدام روبه‌رو شده‌اند. در این روز‌ها که حاکی از ارجاع حکم اعدام سعید ملک پور به بخش اجرای احکام اوین می باشد و خطری کاملا جدی جان این زندانی را تهدید می‌کند. از این رو باوجود اینکه مطالب در مورد وی به خوبی در رسانه‌ها کار می‌شود، وظیفه خود دانستیم که به معرفی کامل او پرداخته و به تحقیق نکاتی را به اندوخته‌های قبلی بیفزاییم.
سعید ملک پور :
با نبوغ و پشتکار خود به دانشگاه صنعتی شریف راه پیدا کرده و موفق به اخذ مدرک کارشناسی از این دانشگاه می‌گردد. در ادامه پشت سر گذاشتن پله‌های ترقی با دریافت پذیرش از دانشگاه « ویکتوریا » در کانادا، راهی این کشور شده و آینده خود را در آنجا می‌بیند. نامش سعید ملک پور است و اکنون در انتظار اجرای حکم اعدام در بند 2- الف زندان اوین روز را به شب می‌رساند !!!
سعید ملک پور متولد 1354 در تهران و مقیم کشور کانادا است. هنگامی که در تاریخ 11/7/87 به دلیل ملاقات با پدر بیمارش به ایران بازمی‌گشت هرگز به ذهنش خطور نمی‌کرد که دو روز بعد به اتهامی دروغین بازداشت خواهد شد و در ادامه محکوم به اعدام.
وی دو روز بعد از ورود به ایران در تاریخ 13/11/87 ، حوالی میدان ونک تهران توسط ماموران لباس شخصی سپاه بازداشت و به بند 2- الف سپاه واقع در زندان اوین منتقل شده و به مدت 320 روز در سلول‌های انفرادی نگهداری می‌شود. در جریان بازجویی‌ها در این مدت اتهام طراحی سایت‌های غیر اخلاقی به او زده شده و ملک پور در این زمان تازه متوجه می‌شود از یکی از برنامه‌هایی که توسط او در مدت‌ها پیش نوشته شده بدون اطلاعش در طراحی یک سایت غیر اخلاقی استفاده کرده‌اند. اما تیم بازجویی وی که تنها به دنبال معرفی یک متهم در این پرونده است تا مسئولیت را از دوش خود بردارد، این توضیح را نپذیرفته و تحت فشار و شکنجه ملک پور را وادار به اعتراف تلوزیونی کرده و پرونده را به دادگاه می‌فرستد.
ناما جعفری، سردبیر نشریه الکترونیکی سه پنج، در روز ۲۵ بهمن توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شده بود.
به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» جعفری امروز با تودیع وثیقه ۸۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.
ناما جعفری گردآورنده کتاب “تجمع در سلول انفرادی” است که در آن شعرها و نوشته های بعداز انتخابات سال ۸۸ گردآوری شده است.
وی در طی این مدت در بند ۲ الف زندان اوین و در سلول‌های انفرادی به سر برده بود.
مرضیه رسولی روزنامه‌نگار که بارها مورد بازجویی وزارت اطلاعات قرار گرفته بود در تاریخ ۲۷ دی ماه ۱۳۹۰ در منزلش توسط مأموران امنیتی بازداشت و به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شده بود.
به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» رسولی روز جاری با تودیع وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شده است.
رسولی در حالی از زندان آزاد شد که دو روز قبل مرکز مبارزه با جرائم سازمان یافته سپاه پاسداران با انتشار اطلاعیه‌ای با نام «عملیات چشم روباه» اتهامات سنگینی را متوجه وی و دیگر روزنامه‌نگاران کرده بود.
رسولی روزنامه‌نگار عرصه فرهنگ و ادب و نویسنده وبلاگ «سه روز پیش» است.  وی سابقه همکاری با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) و روزنامه‌هایی چون ایران، شرق و اعتماد را دارد.
رسولی در سال ۱۳۸۴ به خاطر مجموعه گزارش‌های فرهنگی‌اش در روزنامه شرق، برنده جایزه اول جشنواره مطبوعات وزارت ارشاد شد.
همچنین وی در مهرماه ۱۳۸۹ به هنگام خروج از ایران به‌ منظور سفر تفریحی در فرودگاه پاسپورتش ضبط و ممنوع‌الخروج شده بود.
تارنمای کلمه گزارش داده است که این حکم در حالی صادر شد که ابوالفضل قدیانی مسن ترین زندانی جنبش سبز در بند ۳۵۰ اوین باید چهارم آذر ماه امسال و پس از تحمل یک سال حبس آزاد می شد.
ابوالفضل قدیانی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بنا بر این حکم جدید و به اتهام “توهین به رهبری” باید سه سال دیگر در زندان بماند.
قدیانی با مشکلات حاد جسمی رو به روست؛ همسر این زندانی سیاسی همان زمان گفته بود که مستأصل شده و نگران است که دستگاه امنیتی بخواهد ماجرای هدی صابر را برای ابوالفضل قدیانی تکرار کند.
ابوالفضل قدیانی اولین بار در دی ماه ۸۸ بازداشت و به اتهام توهین به رییس دولت به یک سال حبس محکوم شده بود.
این مبارز دوران ستمشاهی که ۴ سال در زندان های ساواک شکنجه شده و مقاومت کرده بود، در دادگاهی که در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب برایش تشکیل شده بود، شرکت نکرده و آن را غیر قانونی خوانده بود.
عضو ارشد و دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با ارائه ی لایحه ای گفته بود دادگاه سیاسی، عقیدتی باید علنی و با هیئت منصفه باشد، بنابراین دادگاه غیرقانونی و مجری آن مجرم است.
بر اساس این گزارش پس از صدور حکم قاضی در جواب اعتراض وکیل که “چرا وثیقه را قبول نمی کنید” گفته است: باید مشورت کنم.
ابوالفضل قدیانی سال گذشته قبل از بازگشت به زندان در مصاحبه ای به خبرنگار کلمه گفته بود: احمدی نژاد دروغگو، ریاکار، مستبد، قانون گریز و قانون ستیز است و اینها صفات حقیقی اوست. اینها را در دفاعیه ام و در دادگاه گفتم. من به احمدی نژاد فحش ندادم فقط صفات های او را برشمردم و مواردی که من گفتم توهین نبوده انتقاد بوده است.
متن حکم ابلاغ شده به ابوالفضل قدیانی  به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
دادنامه شماره ١۵/٢٣۶٢/٩٠ ش تاریخ ٩٠/٩/٢٢شعبه ١۵دادگاه انقلاب اسلامی تهران براساس ابلاغ شماره ٩٠٠٠/١٩٢٣٢/١٠٠ مورخ ٨٨/۴/١٠ ریاست محترم قوه قضاییه ومستندا به ماده ٢١٢ قانون آیین دادرسی کیفری در مورخ ٩٠/٩/٢٢ جهت رسیدگی به پرونده کلاسه ١٨٣٩٨/٩٠ /ط/د اتهامی آقای ابوالفضل قدیانی فرزند اسماعیل تشکیل شده است با عنایت به تحقیقات بعمل آمده و اخذ آخرین دفاع و ملاحظه لایحه دفاعیه وکیل مدافع ختم دادرسی را اعلام و با استعانت از خداوند متعال به شرح ذیل مبادرت به صدور و رای می نماید.
راى دادگاه در خصوص اتهام آقای ابوالفضل قدیانی فرزند اسماعیل به شماره شناسنامه ۵١ صادره از قزوین متولد ١٣٢۴ داراى سابقه محکومیت، متاهل، بازنشسته، بازداشت بلحاظ عجز از تودیع وثیقه حسب کیفر خواست صادره دایر بر:
الف_ فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران
ب_ توهین به مقامات مندرج درماده ۵١۴ قانون مجازات اسلامی ابوالفضل قدیانی عضو شورای مرکزی سازمان منحله مجاهدین به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و توهین به رییس جمهوری پس از حوادث فتنه سال ٨٨ بازداشت و طی حکمی در شعبه ٢٨دادگاه انقلاب به یکسال حبس تعزیری و پرداخت ١٠٠٠٠٠٠ ریال جریمه نقدی محکوم گردید، به دنبال فراخوان نامبرده مبنی بر اجرای حکم صادره در تاریخ ٨٩/١٠/١٧ وی به اقدام به انجام دو مصاحبه با سایت های خبری غیرقانونی کلمه و امروز در تاریخ های ٨٩/ ١٠/١٨ و ٨٩/١٠٢١ (متون پیوست) نموده که طی آن مشارالیه مبادرت به تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، تشوش اذهان عمومی و نشراکاذیب می نماید که اهم موارد اعلامی توسط وی به شرح ذیل می باشد:
١_ توهین به مقام معظم رهبری، متهم کردن معظم له به ایجاد استبداد مطلقه در کشور و غصب حق حاکمیت ملی مردم و اجازه ندادن به برگزاری انتخابات آزاد مجلس شورای اسلامی دوره هفتم و هشتم و همچنین اجازه دادن ایشان برای تقلب در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و سرکوب معترضین با اشاره ایشان در نماز جمعه تاریخی ٢٩خردادسال٨٨، عدم اجازه بی تنازل قانون اساسی و برگزاری قانون اساسی و برگزاری هرگونه انتخابات آزاد در کشور، درخواست گستاخانه وی مبنی بر خلع معظم له به علت قانون شکنی های متعدد
٢_ تبلیغ علیه نظام و قبول نداشتن و رد اصل مترقی و مصرح ١١٠ قانون اساسی، یعنی ولایت فقیه
٣_ متهم کردن نظام جمهوری اسلامی به تقلب و کودتای انتخاباتی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری
۴_ غیر عادلانه و ناعادلانه انگاشتن حکم صادره علیه خود، علیرغم عدم تقاضای ارجاع حکم بدوی به دادگاه تجدید نظر و حتی غیر قانونی و ناعادلانه انگاشتن احکام صادره علیه برخی از عوامل حوادث پس از انتخابات
۵_ غیر قانونی انگاشتن حکم مرجع قضایی بر انحلال سازمان مجاهدین
۶_ توصیف فضای عمومی کشور به فضای امنیتی و اعمال فشار به فعالین سیاسی
٧_ متهم کردن شورای نگهبان به عدم رعایت بیطرفی، اعمال بی قانونی و اقدامات مستبدانه، اصرار بر حذف نظارت شورای نگهبان بر روند تایید کاندیداها و برگزاری انتخابات آزاد، آزادی محکومان و متهمان پس از انتخابات
٨_ ادعای برگزاری انتخابات فرمایشی مجالس شورای اسلامی دوره هفتم و هشتم
٩_ استبدادی خواندن حاکمیت جمهوری اسلامی و اعمال بی قانونی و رواداشتن ظلم و جور به مردم
١٠_ متهم کردن نظام به استفاده ابزاری از دین
١١_ تبلیغ جریان انحرافی فتنه به عنوان جنبش دمکراتیک، ضداستبداد و عدالت طلب و تهییج مردم به اقدامات اعتراضی (آتش زیر خاکستر) و همچنین متهم کردن حاکمیت به سرکوب جریان فتنه به عنوان حرکتی مردمی و منفور شدن حکومت از این منظر
١٢_ ادعای به رسمیت نشناختن حقوق مردم از سوی نظام و درخواست عذرخواهی از مردم
١٣_ تلاش برای زنده نگه داشتن جریان فتنه و تحریک و تهیج مردم و قهرمان سازی از آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات
١۴_ تبلیغ گسترش و عمیق تر جلوه دادن اعتراضات مردمی بر ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… و ریزش حامیان ایدئولوژیک حکومت
با عنایت به گزارش معاون حقوقی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اقاریر ضمنی و اظهارات متناقض و بلا وجه متهم و متن مصاحبه های متهم مندرج در پرونده و دیگر شواهد و قرائن موجود بزهکاریش محرز و مسلم است لذا با رعایت ماده ۴٧ قانون مجازات اسلامی و مستندا به مواد ۵٠٠ و ۵١۴ قانون مجازات اسلامی نامبرده را در مورد اتهام ردیف الف (فعالیت تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران) به تحمل یکسال حبس و در مورد اتهام ردیف ب (توهین به مقامات جمهوری اسلامی ایران) به تحمل دو سال حبس محکوم می نماید و به استناد ماده ١٩ قانون مجازات اسلامی به عنوان تتمیم حکم تعزیری، نامبرده را به مدت ۵سال از فعالیت و عضویت در احزاب، گروهها، سازمانها، مطبوعات و فضای مجازی محروم می نماید.
ایام بازداشت به استناد تبصره ماده ٢۵٩ قانون آیین دادرسی کیفری از ٩٠/٩/٩ محاسبه و کسر گردد. حکم صادره حضوری و ظرف ٢٠ روز قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر تهران است
رئیس شعبه ١۵ دادگاه انقلاب اسلامی و دادرس دادگاه عمومی تهران؛ صلواتی

۱۳۹۰ اسفند ۷, یکشنبه

استاد بازداشتی دانشگاه شریف در آمریکا هر روز با خانواده اش تماس می گیرد

یک مقام مسئول در دانشگاه شریف با اعلام خبر برگزار شدن دادگاه استاد بازداشت شده این دانشگاه در آمریکا، گفت: دادگاه اعلام حکم دکتر عطاردی ۱ماه آینده برگزار می شود و علیرغم درخواست دانشگاه برای بازگشت موقت وی به ایران در ایام نوروز، دادگاه با این تقاضا موافقت نکرد.

پدر مرضیه رسولی: بعد از ۴۰ روز، هنوز دلیل بازداشت دخترمان را نمی دانیم



نزدیک به چهل روز از شبی که نیروهای امنیتی مرضیه رسولی را در منزلش بازداشت کردند می گذرد. او روزهای متوالی در سلول انفرادی بوده و در تمام این مدت پیگیری های خانواده اش برای اطلاع از علت دستگیری این روزنامه نگار بی‌نتیجه مانده است. ابوالفضل رسولی، پدر مرضیه از وعده‌های دروغ برای آزادی دخترش و بی‌تابی همسر بیمارش می‌گوید: همسر من ناراحتی قلبی دارد و هنوز از دستگیری دخترم بی اطلاع است. به او گفته ایم که دخترم به سفری کاری رفته و در جواب بی تابی هایش می گوییم دیگر همین روزها از سفر برمی گردد اما روزها می گذرد و خبری نمی شود.


احضار دختر و داماد تاج زاده به دادسرای شهید مقدس زندان اوین



رهسانیوز- دختر و داماد سید مصطفی تاج زاده ممنوع الخروج شدند.
به گزارش نوروز، در ادامه فشارها به خانواده این زندانی سیاسی هفته گذشته احضاریه ای برای عارفه تاجزاده و علی طباطبایی ارسال شد که در آن از آنها خواسته شده است تا ظرف بیست روز و به عنوان متهم در دادسرای شهید مقدس زندان اوین حاضر شوند.
همچنین در این احضاریه که نسخه ای از آن در اختیار سایت نوروز قرار گرفته است قرار ممنوع الخروجی فرزند و داماد تاجزاده هم ابلاغ شده است. صدور قرار ممنوع الخروجی برای این دو در حالی صورت گرفته است که آنها در حال حاضر در خارج از کشور به سر می برند.
این زندانی سیاسی که به درخواست مستقیم مجتبی خامنه ای بیش از هجده ماه است بصورت غیرقانونی در بند قرنطینه و در شرایط ایزوله و انفرادی نگهداری می شود اخیرا به دستور رشته احمدی معاون امنیتی دادستان  از ملاقات با بستگان درجه یک خود نیز محروم شده و تنها می تواند هفته ای یکبار با همسرش ملاقات کابینی داشته باشد و از ملاقات با دیگر دختر خود نیز محروم است. این در حالی است که وی همچنان به روزه های اعتراضی خود ادامه داده و در شرایط نامناسب جسمانی بسر می برد.

بلاتکلیفی احسان هوشمند در بند ۲۰۹ زندان اوین

احسان هوشمند، روزنامه نگار و پژوهشگر مطالعات قومی، علی رغم گذشت قریب به پنجاه روز از زمان بازداشت، کماکان در بند ۲۰۹ زندان اوین و در بلاتکلیفی به سر می‌برد.
بنا به گزارش هرانا، احسان هوشمند که هفدهم دی ماه سال جاری، در تهران دستگیر شد و در حال حاضر در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می‌برد، تاکنون از ملاقات با خانوادهٔ خود محروم مانده است.
علاوه بر این، مسئولان زندان به تازگی حق برقراری تماس تلفنی را هم از وی سلب کرده‌اند.
هم‌چنین از اتهام آقای هوشمند نیز اطلاعی در دست نیست و این در حالیست که مسئولان در برابر پیگیری‌های خانوادهٔ این روزنامه نگار هیچ پاسخ روشنی ارائه نمی‌دهند و تنها بحث آن شده که بعداز انتخابات مجلس، پرونده‌اش را بررسی خواهند کرد.
این روزنامه نگار در هفدهم دی ماه، پس از مراجعه‎ی تعدادی از ماموران امنیتی به منزل شخصی‌اش در تهران و ضبط وسایل شخصی‌اش بازداشت و متعاقباً به سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. این در حالیست که خانواده‌ی نامبرده تا مدت‌ها از محلی که وی درآنجا به سر می‌برد نیز بی اطلاع بودند.
احسان هوشمند که کار‌شناس ارشد رشته جامعه‌شناسی ست و پژوهش‌های فراوانی را در زمینه‌ی تحلیل و بررسی مسائل اجتماعی و به ویژه مسائل اقوام و هویت ملی انجام داده است، پیش‌تر و در دی ماه سال ۱۳۸۸ نیز دستگیر شده بود.
 نامه به رهبر یک جوان ایرانی
یک هموطن ایرانی که خود را به عنوان یکی از افراد متعلق به نسل سوخته معرفی کرد در نامه ای به رهبر ایران نوشت:”حضرت آیت الله خامنه ای!از من به عنوان عضوی کوچک ازین جامعه بپذیرید!از سرنوشت قذافی و قذافی های منطقه و جهان بترسید و عبرت بگیرید!خداوند بر همه ی ما شاهد و ناظر است که هیچکدام از ما،با این نامه نوشتن ها قصد اهانت به شخص شخیص شما را نداریم.ما فقط نگران حال شما و مملکتمان هستیم.ما نمیخواهیم که خدایی ناکرده خون هزاران جوان که در جنگ و انقلاب و پس از آن به زمین ریخته شد،به هدر برود.ما همه عاشق این مملکت هستیم.باور بفرمایید!اگر شما از ملت شریف ایران معذرت خواهی کرده و از سمت خود استعفاء بدهید،ذره ای از شأن و مقام شما کاسته نخواهد شد.”
متن کامل این نامه که با امضای “عضو کوچکی از ایران هفتاد میلیونی” برای انتشار در اختیار رهسا نیوز قرار گرفته در پی می اید:
سلام به محضر آیت الله سید علی خامنه ای
رهبر گرامی جمهوری اسلامی ایران
من یکی از ۷۰ میلیون ایرانی نگران هستم.متعلق به نسل انقلاب نیستم و در واقع جزو نسل های سوخته ی پس از انقلاب هستم.
۱)چشم که به دنیا گشودم،دولت سید محمد خاتمی را دیدم.۶ یا ۷ ساله بودم ولی به طور کامل و واضح روزنامه ها،کتاب ها و فضای آن روز جامعه به خاطرم هست.روزنامه های توس،خرداد،حیات نو،سلام،یاس نو و …که البته همگی به صورت فله ای به محاق توقیف فرو رفتند!
تاریخ به ۱۸/۴/۷۸ رسید و عده ای خودسر(!) که معلوم نبود از کجا تامین نظامی و امنیتی شده بودند،به کوی دانشگاه تهران حمله کردند.غارت کردند،زدند،کشتند و بردند!در نهایت هم فقط یک سرباز به جرم دزدین ریش تراش به ۳ ماه حبس محکوم شد!مطمئنا هم دیگر کسی شهید عزت ابراهیم نژاد را به خاطر ندارد!کسی که در روز فاجعه به شهادت رسید.توسط نیروهای خودسر!آقا جان مگر شما ولی امر مسلمین نبوده اید در آن زمان؟ولی یعنی کسی که ولایت دارد بر کس یا کسانی و ولایت یعنی سرپرست بودن و مسئول بودن!شما مسئول امور بودید در آن زمان!چه کردید آقا جان؟!
تمام آن سالهای دولت آقای خاتمی،روزی نبود که اقدامات مختلفی برای تضعیف و سقوط دولت ایشان صورت نگیرد.ترورها،قتل های موسوم به زنجیره ای،گروگان گیری ها،آیا ذره ای از دولتی که به هر حال با تایید شما روی کار آمد،دفاع کردید؟یا شخص محترم خودتان،آتش بیار معرکه ی خودسران شدید؟چه کردید آقا جان؟!
۲)نوبت به سال ۸۴ رسید و روی کار آمدن موجودی محیرالعقول که حتی در نهایت مقابل شخص شخیص شما نیز ایستاد!کسی که حتی در جلسه ی دفاع پایان نامه دکترای خود،حضور نداشت.چرا که استاندار اردبیل بود و مشغول به خدمت!کسی که از بانیان نشریه جیغ و داد در دانشگاه علم و صنعت بود.روزنامه ای که رکیک ترین و زشت ترین کلمات را نثار مخالفان می کرد!ایشان نام دولت فخیمه خود را دولت عدالت محور و عدالت پرور گذاشتند.اما از زمانی که روی کار آمد،حتی به اندازه یک جو هم اجرای عدالت نکرد!چه رسد به عمل کردن به شعارهای انتخاباتی اش که “نفت سر سفره مردم می آوریم!”سال ۸۴ ایشان دولت را با تورم ۱۱ % تحویل گرفت و حالا چنان رقم تورم بالاست که حتی اعلام رسمی هم نمی شود!چه کردید آقا جان؟!
۳)دوره اول ریاست جمهوری ایشان تا سال ۸۷ به پایان رسید.اینجا بود که جمهوری اسلامی شما وارد مرحله جدیدی از حیات سیاسی خود شد.آنقدر گفته اند و نوشته اند لابد برایتان آقا جان که دیگر من بازگو نمی کنم که بر این ملت چه گذشت و چه دید…پاسخ رای سبز ملت باتوم بود و زندان کهریزک!جوانان در مملکتی که حکومت اسلامی را برای خود برگزیده،برخلاف دستورات رحیمانه اسلام برای برخورد با مخالفان،فقط به این جرم که پرسیدند رای من کجاست؟ به خون غلتیدند و به زندان ها افتادند!از اعدام زندانیان سیاسی کرد و غیرکرد گرفته داشتیم تا حبس ها و حصرهای غیرقانونی و طولانی مدت!حتی بر مبنا قانون اساسی مورد تایید خودتان هم عمل نکردید!چه کردید آقا جان؟!
۴)حضرت آیت الله خامنه ای!از من به عنوان عضوی کوچک ازین جامعه بپذیرید!از سرنوشت قذافی و قذافی های منطقه و جهان بترسید و عبرت بگیرید!خداوند بر همه ی ما شاهد و ناظر است که هیچکدام از ما،با این نامه نوشتن ها قصد اهانت به شخص شخیص شما را نداریم.ما فقط نگران حال شما و مملکتمان هستیم.ما نمیخواهیم که خدایی ناکرده خون هزاران جوان که در جنگ و انقلاب و پس از آن به زمین ریخته شد،به هدر برود.ما همه عاشق این مملکت هستیم.باور بفرمایید!اگر شما از ملت شریف ایران معذرت خواهی کرده و از سمت خود استعفاء بدهید،ذره ای از شأن و مقام شما کاسته نخواهد شد.
با احترام
عضوی کوچک ازایران ۷۰ میلیونی