فرهنگ لغات حقوقي

جامعه ملل: اسم يك مؤسسه بين المللي است كه عده نامحدودي

از دول و مؤسسات دارنده شخصيت حقوقي تشكيل مي دادند و

هدف آن كمك ملل متمدن به حفظ صلح و اجراي عدل و رفاه ملل به

همراهي همديگر بوده است.
• جرايم ضد خانواده:
عبارت است از: الف ـ جرايم مربوط به ازدواج در بودن يا مخفي كردن زن براي ازدواج به عنف يا تهديد يا حيله ـ ربودن زن داراي ۱۵ تا ۱۸

سال با رضاي او براي ازدواج ـ زناي محصنه ـ (مواد ۲۰۹ ـ ۲۱۲ قانون

جزا)

ب ـ هتك ناموس با محارم (ماده ۲۰۷ قانون جزا)

• جرايم ضد شرف و حيثيت:

(جزا) در فقه به افتراء و توهين و هجر (به ضم هاء) و هجو و سب و

غيبت و افشاء سر به معني مذكور در ماده ۲۲۰ قانون مجازات

عمومي كشور گفته مي شود.

• جرايم ضد عفت:

(جزا) عبارت است از:

الف ـ جرايم ضد خانواده (رك. جرايم ضد خانواده)

ب ـ جرايم ضد عفت عمومي و اخلاق حسنه

• جرايم عمومي:

 

جرمهايي است كه مستقيماً مصالح عمومي را مورد تهديد قرار دهد ولو اينكه افراد هم بطور غير مستقيم متضرر شوند مانند

جاسوسي و اخلال در امنيت.

در مقابل جرايم اختصاصي استعمال مي شود.

جراح (به كسر اول)

ايراد جرح به پيكر آدمي (در مقابل شجاج است) 

• جرح:

يكي از معاني جرح تجاوز به جسم آدمي (به جز جنايت بر نفس و

خيانت بر اطراف و جنايت بر منافع) اعم از اينكه مورد جرح، سر و

صورت باشد يا در ساير قسمتهاي بدن باشد.

• جرم:
عملي است كه قانون آن را از طريق تعيين كيفر منع كرده باشد.
• جرم اجتماعي:

(جزا) جرمي كه به منظور تأمين منافع عمومي صورت گيرد و اثر آن

واژگوني تشكيلات اجتماعي باشد.

• جرم اختصاصي:

جرمي كه بر ضد افراد و عليه مصلحت آنان صورت گرفته باشد

(مانند قتل) موضوع بحث جزاي اختصاصي اين جرائمند.

• جرم اعتيادي :

جرمي است مركب از چند عمل (برخلاف جرم مستمر كه مركب از

چند عمل نيست) كه هر يك به تنهايي قابل تعقيب نباشد (بند يك

ماده ۲۱۱ قانون مجازات عمومي)

• جرم انضباطي:

مرادف تخلف انضباطي است.

• جرم آني:

جرمي كه در زمان كوتاهي مي تواند واقع شود مانند شهادت كذب 

• جرم خطايي: 

جرم ناشي از بي مبالاتي و بي احتياطي را گويند.

• جرم دايم:

جرمي است كه بعد از وقوع باقي مي ماند مانند ساختن سكه

تقلبي يا جعل سند 

• جرم سياسي:

الف ـ جرم ناشي از فكر سياسي و يا از يك مؤسسه و دستگاه

 

سياسي را گويند.

ب ـ به معني اخص جرمي است كه مخالف نظم سياسي

خارجي يا داخلي كشور باشد مانند توطئه براي تغيير شكل

حكومت.

• جرم شبه عمد:

در اين جرم مجرم:

اولاً ـ قصد ارتكاب جرمي را داشته و اقدام مي كند.

ثانياً ـ نتيجه قابل مجازات ديگري از عمل او حاصل مي شود اعم از

 

اينكه جرم مورد نظر او هم علاوه بر اين محقق شده باشد يا نه مثل

اينكه قصد ضرب كسي را داشته ولي مضروب مي ميرد.

درمورد جرم غير عمد اساساً مرتكب قصد ارتكاب جرمي را نداشته

ولي به علت بي مبالاتي يا بي احتياطي يا عدم رعايت قوانين و

نظامات نتيجه قابل مجازاتي از كار او به وجود مي آيد

حسب القاعده جرايم غير عمد مجازات ندارد وخلاف اين اصل جنبه

استنثاء دارد. جرم غير عمد را جرم خطايي هم ناميده اند.

• جرم عمد:

جرمي كه مجرم قصد نتيجه عمل خود را كرده و وارد عمل شود.

• جرم غير عمد:

هرگاه از بي مبالاتي يا بي احتياطي يا عدم مهارت يا عدم رعايت

قوانين ومقررات نتيجه قابل مجازات غير مقصود حاصل شود عمل

منتهي به آن نتيجه را جرم غير عمد نامند.