سئوال جواب درباره قوانین ایران

سئوال جواب درباره قوانین ایران

۱۳۹۰ بهمن ۱۱, سه‌شنبه

انتقال حبیب الله گلپری پور زندانی کرد به بند عمومی


حبیب الله گلپری پور زندانی کرد محکوم به اعدام، نزدیک به دو سال است که در زندان بسر می برد و خانواده وی که ساکن کردستان هستند  برای دیدن او مسافت طولانی را تا زندان ارومیه که حبیب به آنجا منتقل شده است، طی می کنند. این جوان ۲۶ ساله در بند چندی پیش به دلایلی نامعلوم به قرنطینه منتقل شد.
خواهر حبیب الله در این خصوص به جرس گفت: چند روز پیش از قرنطینه به بند عمومی منتقل شدند و علت اینکه چرا به قرنطینه منتقلش کرده بودند را نمی دانیم. در ابتدا هم در زندان مهاباد بود که بعد به زندان ارومیه منتقل شد. هر هفته هم ملاقات کابینی داریم و هفته پیش با حبیب ملاقات کابینی داشتیم که شکر خدا حالش خوب بود و از نظر روحی هم وضعیت خوبی داشت. اما خوب تا ارومیه مسافت زیاد است و سخت است که هر هفته این مسافت را طی کنیم بخاطر همین تقریبا ماهی یکی دو بار میرویم تا حبیب را ببینیم اگرچه پدر و مادرم این سختی راه را تحمل می کنند. پدر و مادرم حالشان خوب نیست و نگران هستند. الان دو سال است که حبیب در زندان است، خوب قطعا هر پدر و مادری زمانیکه فرزندشان دچار مشکل می شود ناراحت هستند و نمی شود ناراحتی آنها را انکار کرد. و نمی شود از پدر و مادرم در چنین شرایطی که فرزندشان در زندان و حکم اعدام دارد انتظار داشت که حالشان خوب باشد اما خوب تحمل می کنند.”
حبیب الله گلپری پوردر اردیبهشت ماه سال ۸۹ به اتهام محاربه از طریق فعالیت تبلیغی و عضویت در یک حزب مخالف نظام از سوی دادگاه انقلاب مهاباد به اعدام محکوم شد. حکمی که در دیوان عالی کشور تایید شد.
وی در نامه ای از زندان به رهبری با شرح شکنجه های جسمی و روحی خود در طول دوران بازداشت نوشته است: نمیدانم بگویم خوشبختانه و یا متاسفانه، نه جرم بنده در دادگاه صالح که حتی در بازداشتگاههای ارگانهای مذکور در حد فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی موثر علیه نظام ثابت گردید، نه فعالیتهای نظامی و موثر و یا هر اقدام دیگر مسلحانه و من نمیدانم چرا حکم اعدام و جرم محارب به بنده داده و زدند؟! به امید روزی که مسئولان جمهوری اسلامی ایران حداقل در حق شهروندان این مرز و بوم کمترین حقوقی را که در قانون اساسی کشور نوشته شده اجرا نمایند، و هیچگاه خود را بالاتر از قانون نپندارند و در هر مقام و پستی که داشته‌ باشند خویش را تابع قانون نوشته شده خودشان بدانند.”
ناصر گلپری پور پدر حبیب با اشاره به دوندگی های خود برای وضعیت فرزندش به جرس می گوید: قطعا کسی که پدر و مادر باشد می داند من چه می گویم و چه حالی دارم و دنبال کارهاش می روم و حتی به تهران دفتر دیوان عالی کشور و دفتر رهبری رفتیم و امیدوارم از این راهها یک فرجی حاصل شود… حالا منتظریم ببینیم پیگیری هایمان به کجا می رسد من خودم که زیاد به قوانین آشنایی ندارم وکیلش دنبال کارها است و فقط می خواهیم قانون اجرا شود.
وی در پایان می افزاید: وقتی می رویم ملاقاتش و می بینیم که روحیه اش خوب است ما هم روحیه می گیریم. امیدوارم روزی خبر آزادی همه زندانیان سیاسی را بشنویم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

تعداد نظرات زیاد شده و سوال ثبت نمیشه چنانچه شد جواب میدم / در هر قسمتی نظر یا سوال کنید جواب داده میشه