مخالفت با آزادی مشروط امیرخسرو دلیرثانی
امیر خسرو دلیرثانی از فعالان ملی-مذهبی و عضو جنبش مسلمانان مبارز که در دی ماه سال ۸۸ بازداشت شده بود به اتهام “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور” به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. او هم اکنون با گذراندن بیش از نیمی از دوران محکومیت می تواند از حق آزادی مشروط برخوردار گردد. این در حالی است که نه تنها از آزادی وی ممانعت بعمل می آید بلکه از حقوق ابتدایی یک زندانی سیاسی نیز محروم است.
به گزارش سایت ملی مذهبی، شیوا فلاح همسر امیرخسرو دلیرثانی فعال ملی – مذهبی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین از عدم موافقت با مرخصی او می گوید: ” تا لحظات پایانی سال ما منتظر بودیم تا ایشان به مرخصی بیایند اما متاسفانه هیچ پاسخی نگرفتیم. هم خود آقای دلیرثانی درخواست داده بودند و هم ما نامه نوشتیم. خیلی پیگیر بودیم تنها جوابی که دادند این بود که حاج آقا (دادستان) باید بررسی کنند. من گفتم که ایشان دو سال است که دارند پرونده را بررسی می کنند! این تنها مشکل ما نیست، خیلی از زندانیان سیاسی از حق مرخصی محروم هستند. متاسفانه با درخواست ملاقات حضوری هم مخالفت کردند و الان نه ماه می شود که ملاقات حضوری هم نداریم. این مشکلات خیلی بر روی روحیه فرزندم تاثیر منفی گذاشته است. حتی در ملاقات کابینی که بچه های کوچک را با یک سرباز می بردند آن طرف شیشه، فرزندم بغض کرد و نرفت. این صحنه تاثیر خیلی بدی روی همسرم و فرزندمان گذاشت. خب، از پشت شیشه چطور می شود نیازهای عاطفی یک کودک را ارضاء کرد؟”
وی به “محرومیت” زندانیان سیاسی از حق آزادی مشروط اشاره کرده و ادامه می دهد: “پاسخی که در این ارتباط گرفتیم این بود که آزادی مشروط شامل حال زندانیان امنیتی نمی شود. اگر هم بشود شامل کسانی می شود که از رفتارشان راضی باشیم! حالا چه رفتاری باید داشته باشند که آقایان راضی باشند را نمی دانیم چیست؟”
دلیرثانی در اعتراض به مرگ هاله بر اثر ضرب و شتم ماموران امنیتی همراه مرحوم هدی صابر دست به اعتصاب غذا زد. اعتصابی که خشم و کینه مسئولین را بههمراه داشت و دست ظلم، مردم ایران را داغدار از دست دادن عضوی دیگر از طیف ملی – مذهبی کرد. دلیرثانی در نامه ای در فراق هدی صابر یار و همنشین خود آورده است که آخرین شبی را که شمع وجودت روشنی بخش محفل ما بود، هرگز از یاد نخواهم برد، و آخرین جمله هایت را که در عین بی قراری و پس از قدم زدن های شبانه در راهرو باریک زندان آرام زمزمه کردی و آخرین دغدغه ات را، دغدغه جوانان و اینکه نسل جدید ما به کدامین سو رهسپار است….دلیرانه دست به اعتصاب غذا زدی و لب به اعتراض گشودی و خواستی که همه بدانند که حتی در کنج زندان استبداد هم می توان با خلوص و از خود گذشتگی، در راه مبارزه با ظلم قدم برداشت و دیگر سکوت جایز نیست حتی اگر جسم و جانت را در قفس تنگ زندان به زنجیر کشیده باشند. آری، سجده عاشقانه ی چند روز پیشت در خاطرم آمد و اینکه متواضعانه از خدا می خواستی که این کار را به بهترین شکل ممکن و با بهترین نتیجه به پایان برساند.
همسر این فعال ملی مذهبی با تاکید بر فشارهایی که بر روی فعالان ملی مذهبی است، تصریح می کند: ” حوادثی که سال گذشته رخ داد و با شهادت مظلومانه هاله سحابی و هدی صابر، استقبال مردم نسبت به طیف ملی – مذهبی ها افزایش یافته است و این مسئله کاملا مشهود است. مثلا دوستان من بعد از این حوادث دلشان می خواست بدانند اصلا اعتقادات ملی – مذهبی ها چیست؟ و این انگیزه به ویژه در جوانان رو به افزایش است که می خواهند این طیف فکری را بشناسند. به همین سبب وظیفه سنگینی بر دوش فعالان این طیف است تا در مسیر آگاه سازی و اطلاع رسانی تلاش بیشتری انجام دهند.”
وی می افزاید: “امیدوارم همان طور که تاکنون در راه و مسیری که انتخاب کرده اند ، با پایداری قدم برداشتند باز هم با صبوری و تحمل این شرایط ، این راه را ادامه دهند. چراکه قطعا این مسیر به نتیجه خواهد رسید. علی الخصوص به دغدغه مردم که بیشتر مشکلات اقتصادی است پرداخته شود و علاوه بر اخبار، نیازهای اقشار مختلف جامعه مورد توجه قرار گیرد و آن را پوشش دهند.”
شیوا فلاح در پایان بیان می کند: “آقای دلیر ثانی به این راهی که انتخاب کرده اند اعتقاد و اطمینان دارند. در آخرین ملاقات هم به همه ملت ایران عید را تبریک گفتند و آرزوی آینده ای روشن همراه با آزادی را برای آنان داشتند. من امیدوارم که در سال جدید طعم آزادی را بچشیم و با حفظ ارزش های انسانی یعنی عشق و محبت و ازخودگذشتگی به آینده ای روشن دست یابیم. آتش کینه و نفرت را از وجودمان پاک کنیم و به ارزشها عشق بورزیم، زیرا عشق رمز هستی است که اگر جدی گرفته شود قطعا به فردایی بهتر دست پیدا خواهیم کرد.”همچنین در خبری دیگر، امیر خسرو دلیرثانی از فعالان ملی-مذهبی و عضو جنبش مسلمانان مبارز که در دی ماه سال ۸۸ بازداشت شده بود به اتهام “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور” به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. او هم اکنون با گذراندن بیش از نیمی از دوران محکومیت می تواند از حق آزادی مشروط برخوردار گردد. این در حالی است که نه تنها از آزادی وی ممانعت بعمل می آید بلکه از حقوق ابتدایی یک زندانی سیاسی نیز محروم است.
به گزارش سایت ملی مذهبی، شیوا فلاح همسر امیرخسرو دلیرثانی فعال ملی – مذهبی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین از عدم موافقت با مرخصی او می گوید: ” تا لحظات پایانی سال ما منتظر بودیم تا ایشان به مرخصی بیایند اما متاسفانه هیچ پاسخی نگرفتیم. هم خود آقای دلیرثانی درخواست داده بودند و هم ما نامه نوشتیم. خیلی پیگیر بودیم تنها جوابی که دادند این بود که حاج آقا (دادستان) باید بررسی کنند. من گفتم که ایشان دو سال است که دارند پرونده را بررسی می کنند! این تنها مشکل ما نیست، خیلی از زندانیان سیاسی از حق مرخصی محروم هستند. متاسفانه با درخواست ملاقات حضوری هم مخالفت کردند و الان نه ماه می شود که ملاقات حضوری هم نداریم. این مشکلات خیلی بر روی روحیه فرزندم تاثیر منفی گذاشته است. حتی در ملاقات کابینی که بچه های کوچک را با یک سرباز می بردند آن طرف شیشه، فرزندم بغض کرد و نرفت. این صحنه تاثیر خیلی بدی روی همسرم و فرزندمان گذاشت. خب، از پشت شیشه چطور می شود نیازهای عاطفی یک کودک را ارضاء کرد؟”
وی به “محرومیت” زندانیان سیاسی از حق آزادی مشروط اشاره کرده و ادامه می دهد: “پاسخی که در این ارتباط گرفتیم این بود که آزادی مشروط شامل حال زندانیان امنیتی نمی شود. اگر هم بشود شامل کسانی می شود که از رفتارشان راضی باشیم! حالا چه رفتاری باید داشته باشند که آقایان راضی باشند را نمی دانیم چیست؟”
دلیرثانی در اعتراض به مرگ هاله بر اثر ضرب و شتم ماموران امنیتی همراه مرحوم هدی صابر دست به اعتصاب غذا زد. اعتصابی که خشم و کینه مسئولین را بههمراه داشت و دست ظلم، مردم ایران را داغدار از دست دادن عضوی دیگر از طیف ملی – مذهبی کرد. دلیرثانی در نامه ای در فراق هدی صابر یار و همنشین خود آورده است که آخرین شبی را که شمع وجودت روشنی بخش محفل ما بود، هرگز از یاد نخواهم برد، و آخرین جمله هایت را که در عین بی قراری و پس از قدم زدن های شبانه در راهرو باریک زندان آرام زمزمه کردی و آخرین دغدغه ات را، دغدغه جوانان و اینکه نسل جدید ما به کدامین سو رهسپار است….دلیرانه دست به اعتصاب غذا زدی و لب به اعتراض گشودی و خواستی که همه بدانند که حتی در کنج زندان استبداد هم می توان با خلوص و از خود گذشتگی، در راه مبارزه با ظلم قدم برداشت و دیگر سکوت جایز نیست حتی اگر جسم و جانت را در قفس تنگ زندان به زنجیر کشیده باشند. آری، سجده عاشقانه ی چند روز پیشت در خاطرم آمد و اینکه متواضعانه از خدا می خواستی که این کار را به بهترین شکل ممکن و با بهترین نتیجه به پایان برساند.
همسر این فعال ملی مذهبی با تاکید بر فشارهایی که بر روی فعالان ملی مذهبی است، تصریح می کند: ” حوادثی که سال گذشته رخ داد و با شهادت مظلومانه هاله سحابی و هدی صابر، استقبال مردم نسبت به طیف ملی – مذهبی ها افزایش یافته است و این مسئله کاملا مشهود است. مثلا دوستان من بعد از این حوادث دلشان می خواست بدانند اصلا اعتقادات ملی – مذهبی ها چیست؟ و این انگیزه به ویژه در جوانان رو به افزایش است که می خواهند این طیف فکری را بشناسند. به همین سبب وظیفه سنگینی بر دوش فعالان این طیف است تا در مسیر آگاه سازی و اطلاع رسانی تلاش بیشتری انجام دهند.”
وی می افزاید: “امیدوارم همان طور که تاکنون در راه و مسیری که انتخاب کرده اند ، با پایداری قدم برداشتند باز هم با صبوری و تحمل این شرایط ، این راه را ادامه دهند. چراکه قطعا این مسیر به نتیجه خواهد رسید. علی الخصوص به دغدغه مردم که بیشتر مشکلات اقتصادی است پرداخته شود و علاوه بر اخبار، نیازهای اقشار مختلف جامعه مورد توجه قرار گیرد و آن را پوشش دهند.”
شیوا فلاح در پایان بیان می کند: “آقای دلیر ثانی به این راهی که انتخاب کرده اند اعتقاد و اطمینان دارند. در آخرین ملاقات هم به همه ملت ایران عید را تبریک گفتند و آرزوی آینده ای روشن همراه با آزادی را برای آنان داشتند. من امیدوارم که در سال جدید طعم آزادی را بچشیم و با حفظ ارزش های انسانی یعنی عشق و محبت و ازخودگذشتگی به آینده ای روشن دست یابیم. آتش کینه و نفرت را از وجودمان پاک کنیم و به ارزشها عشق بورزیم، زیرا عشق رمز هستی است که اگر جدی گرفته شود قطعا به فردایی بهتر دست پیدا خواهیم کرد.”
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
تعداد نظرات زیاد شده و سوال ثبت نمیشه چنانچه شد جواب میدم / در هر قسمتی نظر یا سوال کنید جواب داده میشه