پدر زانیار مرادی، زندانی کردی که اکنون در زندان رجایی شهر کرج به سر می برد خبر از تایید حکم اعدام پسرش از سوی دیوان عالی کشور را داد.
وی در گفتگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: « بستگانم این هفته به زندان رفته بودند تا برای زانیار لباس گرم ببرند چون فصل سرما شروع شده است. اما مسولان زندان به آنها گفته بودند که او به لباس نیازی ندارد چون اعدامش تایید شده است.آنها صراحتا این را به بستگانم گفته بودند و بعد هم گفته اند که تاریخش را به آنها خبر می دهند.»
اقبال مرادی همچنین گفت که وکیل فرزندش خبری از این موضوع ندارد و به او حکم اعدام ابلاغ نشده است. زانیار مرادی و لقمان مرادی دو شهروند اهل مریوان روز چهارشنبه اول دی ماه ۸۹، به حکم قاضی صلواتی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، با اتهام عضویت در حزب “کومله” و دست داشتن در قتل پسر امام جمعه مریوان به اعدام در ملاءعام محکوم شدند. این درحالی است که این دو زندانی طی نامه ای که منتشر شد اعلام کردند زیر شکنجه و تهدید به تجاوز جنسی مجبور به پذیرفتن قتل شده اند. زانیار ۲۱ ساله و لقمان ۲۵ ساله متهم هستند که در شامگاه ۱۴ تیرماه ۸۸ پسر امام جمعه مریوان را به قتل رسانده اند.
اقبال مرادی در خصوص اتهام پسرش برای قتل پسر امام جمعه مریوان گفت:« من ابدا این اتهام را قبول ندارم. زنجیره قتل های که در کردستان و به طور خاص در مریوان اتفاق افتاده است از طرف خود عوامل رژیم بوده است. کسی به نام هیوا یتاب که در کادر رسمی سپاه پاسداران است و نه تنها پسر امام جمعه بلکه افراد دیگری را نیز ترور کرده است. اما بعد رژیم قاتلان را به گروه پژواک و گروه های دیگر ربط می دهد. متاسفانه سپاه پاسداران برای پرده پوشی از جنایات های که خودشان مرتکب می شوند مجبور به سناریو سازی و معرفی آدم های دیگر به عنوان قاتل می شوند.»
اقبال مرادی، پدر زانیار که اکنون در کردستان عراق به سر می برد با اشاره به اینکه هنوز به وکیلش حکم اعدام ابلاغ نشده است، گفت:« متاسفانه من دور هستم و با وکیلش هیچ ارتباطی ندارم. یکی از دوستانم را پیش وکیلش فرستادم که او گفته است تا به حال تایید حکم اعدام به او ابلاغ نشده است.»
اقبال مرادی درخصوص درخواستش از قوه قضاییه ایران گفت:« از قوه قضاییه بیشتر از این نمی توانم انتظار داشته باشم. موضوع فقط پسر من نیست، تنها او نیست که روزانه اعدام می شود. آدم نمی تواند از قوه قضاییه ایران انتظاری داشته باشد چون آنها بر اساس ضوابط و تفکر خودشان حکم را صادر می کنند. اما من از فعالان و سازمان های حقوق بشری تقاضا دارم که جلوی این اعدام های بی رویه را بگیرند.»
اقبال مرادی با اشاره به اینکه پسرش مدت هاست از ملاقات و تماس تلفنی با بستگانش محروم است، گفت:« بستگانم چند بار به زندان رجایی شهر کرج رفته بودند و التماس کرده بودند که با او ملاقات کوتاه داشته باشند اما مسولان گفته بودند غیر ممکن است و نباید ملاقات داشته باشد. این هفته هم رفته بودند که لباس گرم برای او ببرند که با این خبر مواجه شدند.»
اما عثمان مرادی، پدر لقمان، دیگر زندانی محکوم به اعدام که اکنون در مریوان زندگی می کند با اظهار بی خبری از پسرش و خبر احتمالی اعدام او در گفتگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: « والا من ماه هاست که از او اطلاعی ندارم. ما نه ملاقات داریم و نه تماس تلفنی. وکیلش هم چیزی نمی داند. نه به خودم چیزی گفتند و نه به وکیلش.»
عثمان مرادی در گفتگوی قبلی خود با کمپین در خصوص اتهام فرزندش گفته بود:« ۹ ماه اول که در زندان اداره اطلاعات بود در پرونده اش خبری از اتهام قتل نبود بعد هم که برای هفت ماه زندان رفت باز هم چنین چیزی مطرح نبود اما او را دوباره به وزارت اطلاعات بردند و ۲۵ روز نگه داشتند. و آنقدر شکنجه و آزارش دادند که قتل را قبول کرد، یعنی قبول کرده برای آنکه از آن وضعیت نجات پیدا کند. ۱۷ ماه طول کشید تا این اعتراف را از او گرفتند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
تعداد نظرات زیاد شده و سوال ثبت نمیشه چنانچه شد جواب میدم / در هر قسمتی نظر یا سوال کنید جواب داده میشه