سئوال جواب درباره قوانین ایران

سئوال جواب درباره قوانین ایران

۱۳۹۰ مهر ۱۳, چهارشنبه

مادر آرش هنرور وبلاگ‌نویس روحانی از صدور حکم چهار سال زندان تعزیری به علاوه ۵۰ ضربه شلاق و ۸۰۰ هزار تومان جریمه نقدی و خلع لباس روحانیت برای همیشه برای فرزندش خبر داد.

مجتبی سمیع‌نژاد: آرش هنرور شجاعی وبلاگ‌نویسی است که بعد از یک سال بازداشت با حکم چهار سال زندان، ۵۰ ضربه شلاق، ۸۰۰ هزار تومان جریمه نقدی و خلع لباس از روحانیت به صورت مادام‌العمر از طرف دادگاه ویژه روحانیت روبرو شده است.
مادر این وبلاگ‌نویس از او به عنوان فردی یاد می‌کند که همواره در حال مطالعه، خواندن و تحقیق بوده است. هنرور به پنج زبان زنده‌ی دنیا مسلط است و دارای تحصیلات حوزوی و دانشگاهی در مقطع فوق لیسانس. یک سال زندان با وجود فشارهای گوناگون جسمی و روحی صدمات بی‌شماری بر وی وارد کرده است و وی در زندان از بیماری‌های سختی رنج می‌برد که این بیماری‌ها و وضعیت نامناسبش سبب نگرانی مادرش شده است.
مادر آرش هنرور شجاعی در خصوص صدور حکم زندان برای فرزندش به خبرنگار «خانه حقوق بشر ایران» گفت: «این حکم هنوز به صورت کتبی ابلاغ نشده است. دیروز به ما به صورت شفاهی گفتند چهار سال زندان تعزیری به علاوه ۵۰ ضربه شلاق و ۸۰۰ هزار تومان جریمه نقدی و خلع لباس روحانیت برای همیشه. هنوز اطلاع ندارم که این حکم به وکیل ایشان هم ابلاغ شده است یا نه، اما روز گذشته از دادگاه ویژه روحانیت با ما تماس گرفتند که با آن‌جا برویم. ما آن‌جا رفتیم و خود آرش را در آن‌جا دیدیم که از زندان به آن‌جا آورده شده بود و به خودش این حکم را ابلاغ کرده بودند.»
هنرور شجاعی با اتهامات زیادی در پرونده‌ی خود روبرو بوده است، در شبی نیز که بازداشت شده بود، به او اتهام «محاربه با خدا» را اعلام کرده بودند. از مادر وی پرسیدم که این حکم بر اساس چه اتهاماتی صادر شده است که وی پاسخ گفت: «اتهامات زیادی در پرونده وجود داشت، اتهاماتی که ما فهمیدیم و وکیل ایشان هم آن را گفت، جاسوسی، اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری، توهین به مقدسات، توهین به رحانیت،  جعل اسناد و مدارک تحصیلی و خیلی اتهامات دیگر. البته من که در دادگاه حضور نداشتم، اما وکیلش گفت که خیلی از این اتهامات مورد قبول قرار نگرفت و آرش از آن‌ها تبرئه شد که البته من الان حضور ذهن ندارم که دقیق بگویم از چه اتهاماتی تبرئه شد.»
مادر این وبلاگ‌نویس روحانی ادامه می‌دهد: «من به عنوان مادر آرش می‌توانم صد در صد بگویم که اتهاماتی مثل جاسوسی، توهین به مقدسات و نظایر این‌ها به هیچ عنوان در مورد آرش مصداقی ندارد و چنین اتهاماتی به وی نمی‌چسبد. برای این‌که آرش شخصی است معتقد، اجتهاد کامل دارد، کسی است که تمام اصول دینش و اخلاق را رعایت می‌کند، چنین شخصی نمی‌تواند جاسوس یا ملحد باشد. ولی به هر حال حرف من نه می‌توانست کمکی کند و نه تاثیری داشت و نه سندیتی داشت در دادگاه که بتوانم به او کمک کنم. اما قسم می‌خورم که فرزندم از این اتهامات مبرا است و این اتهامات بی‌جهت به وی تفهیم شده و به خاطر آن محکوم شده است.»
مادر این روحانی ۳۰ ساله کلیپی را تکذیب می‌کند که در برنامه‌ی خبری ۲۰:۳۰ در شبکه‌ی دو صدا و سیما جمهوری اسلامی در مرداد ماه پخش شده است: «در این کلیپ شخص دیگری به نام “آرش بی‌خدا” حضور داشت. این ویدئو مونتاژ شده بود. در این ویدئو با دیگرانی که تحت تأثیر آن شخص قرار گرفته بودند مصاحبه شده بود. در این ویدئو صدای آرش هنرور را اما گذاشته بودند و می‌خواستند این را القا کنند که “آرش بی‌خدا” در واقع “آىش هنرور” یعنی فرزند من است که آن افراد هم تحت تأثیر او قرار گرفته‌اند، اما بعد مشخص شد که آن شخص آىش هنرور نیست و شخص دیگری است.»*
اتهامات سنگینی به این روحانی جوان منتسب شده و بابت آن‌ها بازجویی شده و برایش حکم زندان و شلاق صادر شده است، مادر وی در خصوص این‌که آیا مصداقی برای این اتهامات وجود داشته است، به «خانه»ی ما گفت: «تا آن‌جایی که من می‌دانم و اشراف دارم به موضوع، آرش با هیچ دسته و گروهی همکاری یا فعالیتی نداشته است، آرش عضو هیچ جایی نبود، اما وبلاگ‌نویسی می‌کرد، اکثر مقالاتی هم که در وبلاگش می‌نوشت، تا آن‌جل که من می‌دانم و بخشی از آن‌ها را فرصت می‌کردم بخوانم، بیشتر مقالات علمی و تحقیقی بود. او دوست داشت مطالبی را که یاد می‌گیرد برای استفاده‌ی دیگران هم روی وبلاگش بگذارد تا همه به راحتی به آن دسترسی داشته باشند.»
از اتهامات سنگین منتسب شده به هنرور «جاسوسی» است که مادر وی در این مورد گفت: «هیچ مصداقی برای این اتهام سنگین وجود نداشته و ندارد. در بازجویی از خود من هم که به عمل آمد از من پرسیدند که او چرا زبان‌های مختلف را بلد است، که پاسخ دادم خب آرش زبان آلمانی را بلد است. یک پسربچه‌ی ۱۵ ساله بود که من او را در موسسه «گوته» ثبت‌نام کردم. موسسه گوته وابسته به قسمت فرهنگی سفارت آلمان است و آرش آن‌جا درس می‌خواند. هر کسی می‌رود هر جایی درس می‌خواند که نمی‌توان به او اتهام جاسوسی زد. خب ۱۰ سال از این ماجرا گذشته است، من خودم رفتم آن‌جا که تحقیق کنم ببینم آیا آن‌جا فعالیت دیگری داشته است یا نه. با یکی از اساتیدش که صحبت کردم، که گفتند نه این‌جا هیچ فعالیتی صورت نمی‌گیرد، این‌جا کتاب‌هایی هست که ما خودمان در اختیار محصلین قرار می‌دهیم که این کتاب‌ها هم حتا از بیرون وارد نمی‌شود. تنها کاری که این جا می‌شود این است که درس دانشجو داده می‌شود و از او امتحان گرفته می‌شود. خیلی ساده. حالا آرش یک دانشجوی ممتاز بوده و همیشه بهترین نمره‌ها را می‌گرفته است. بعد از این‌که آرش مدرک زبان آلمانی را از موسسه گوته می‌گیرد دیگر هم به آن‌جا بازنگشته است.»
آرش هنرور در شرایطی در زندان به سر می‌برد که از وضعیت نامناسب جسمی حادی برخوردار است، مادر وی با اعلام این‌که وی قبل از زندان بیماری نداشته است، گفت: «این بیماری‌ها که الان آرش دارد، همه از انفرادی برای وی پیش آمده است. دچار تشنج‌های شدید می‌شود. برای او باید داروهای بسیار گرانی را تهیه کنیم، بعد از برگزاری دادگاهش به من نسخه دادند و گفتند که باید داروهایش را از بیرون از زندان تهیه کنیم. دلیل‌شان هم این بود که این داروها گران است و آن‌جا نمی‌توانند آن را تهیه کنند. در حال حاضر من هر هفته برایش دارو‌های ضد تشنج به زندان می‌برم.»
هنرور ادامه داد: «همین برنامه بیست و سی را که دیده بود، از نظر روحی دچار حالت بسیار بدی شده بود و حالت سکته به او دست داده بود. قلبش هم بعد از این دچار ناراحتی شده بود که قرار بود او را آنژیو کنند، ولی بعد از معاینه پزشکان گفتند در حال حاضر نیازی به آن ندارد. روی کتفش یک بار جراحی صورت گرفته است. دو هفته پیش هم در ملاقات به من گفته بود که یک طرف سرش دچار دردهای شدیدی می‌شود که نمی‌دانم آن‌جا چقدر به وی رسیدگی می‌شود. از نظر این‌که پزشکان حاذقی آن‌جا هستند یا نه حرفی نمی‌زنم از این‌که چقدر تجهیزات آن‌جا برای چنین شخصی وجود دارد صحبت می‌کنم. بدون وجود دستگاه‌های ام.آر.آی و سی.تی.اسکن و دیگر تجهیزات او را معاینه کرده بودند و از مویرگ‌هایی عصبی صحبت کرده بودند که باعث میگرن در سر او می‌شود و گفته بودند ژنتیکی است. این در حالی است که آرش تا همین دو هفته پیش حتا سردرد عادی هم نگرفته بود. به هر صورت یک سری چیزها هست که آرش در زندان به آن‌ها مبتلا شده است. حالا یا ضربه‌های روحی است یا… نمی‌دانم. یک بار دیگر در اثر همین تشنج‌ها به خاطر این‌که داروهایش را به او نداده بودند، زمین خورده  و پایش آسیب دیده بود، و در روز ملاقات با عصا حاضر شد. خب همه‌ی این‌ها مسائلی است که نگران کننده است و….
مادر هنرور که با تلخی این مسائل را بازگو کرد مکثی کرد و ادامه داد: «نمی‌دانم، امروز که در ملاقات او را دیدم، لرزش دستهایش دوباره بود، ولی گفت که تشنجم یک مقداری بهتر شده است.»
وی در مورد دوران بازداشت آرش هنرور گفت: «از پنجم آبان ماه که بازداشت شد تا ۲۶ اسفند که من برای اولین بار ملاقاتش کردم در بند ۲۰۹ زندان اوین در سلول انفرادی به سر می‌برد. این حضور در بند ۲۰۹ انفرادی تا ۲۵ خرداد که روز دادگاهش بود ادامه داشت که دقیق نمی‌دانم دیگر چه اندازه آن را در انفرادی با سلول‌های چند نفره بوده است. بعد از آن هم چند روز در بند قرنطینه اوین به سر برد و سرآخر هم که منتقل شد به بند ۳۵۰ زندان اوین.»
هنرورشجاعی در دفتر آیت الله فقید منتظری فعال بوده و کتابی نیز نوشته است به نام «در مدار شریعت» درباره آیت الله شریعت مداری که به نظر همین مساله  از جمله مسائلی بوده که موجب برخوردها با وی شده است. همچنین از دیگر استنادات این اتهامات فتاوای شرعی وی در وبلاگ‌اش بوده است، مادر وی در این خصوص گفت: «آرش به آیت‌الله منتظری خیلی ارادت داشت و کتاب‌های ایشان را همیشه مطالعه می‌کرد و خدمت ایشان می‌رفت، حالا این‌که در دفتر ایشان کار و فعالیت می‌کرد برای من زیاد روشن نیست، اما همیشه به آن‌جا رفت و آمد داشت.»
وی در مورد این‌که آیا این فشاها و صدور این حکم سنگین به خاطر رفت‌وآمد و همکاری وی با دفتر آیت‌الله منتظری بوده است یا نه می‌گوید: «من واقعا نمی‌دانم این اتهامات به این دلیل صادر شده است. انقدر این پرونده اتهام داشت که نمی‌شود دقیق گفت. پرونده‌ی آرش یک پرونده‌ی ۸۰۰ ـ ۷۰۰ صفحه‌ای بوده است. که من اصلا نمی‌توانم تشخیص بدهم که این‌ها چه هست و نیست. حتا من از وکیلش پرسیدم که شما که فقط دو بار آن هم به مدت یک ساعت این پرونده را توانستید بخوانید چطور، این همه را خواندید. که گفتند که بسیاری از صفحات تکراری بود، اما از آن‌ها موضوعات گوناگونی استخراج شده بود و کسی که وارد باشد می‌داند که چه‌طور سریع آن را بخواند.»
آرش هنرور شجاعی از شب پنجم آبان ماه ۱۳۸۹ بازداشت و تاکنون در زندان اوین به سر می‌برد، مادر وی در خصوص نحوه‌ی بازداشت وی به خبرنگار «خانه حقوق بشر ایران» گفت: «درست یک هفته از چهلم پدرش گذشته بود که روز پنجم آبان، ساعت حدود ۱۰:۳۰ شب، یک دفعه در منزل شکسته شد و چند نفر ریختند داخل خانه، به آرش دست‌بند زدند، به من گفتند که دمر بخواب و هیچ حرفی نزن. یک سری کتاب و کتاب‌چه، نوشته‌ها، لوازم شخصی، کامپیوتر را جمع‌آوری کردند. تا ساعت حدود یک و نیم شب در منزل ما بودند. بعد هم او را بردند. تا چند وقت هم اصلا من نمی‌دانستم که آرش کجا است. البته یک کاغذ به من نشان دادند که من بدون عینک نتوانستم آن را بخوانم، به سرعت هم آن را از من پس گرفتند. ولی بند ۲۰۹ را که با خودکار نوشته بودند دیدم. از آن‌ها پرسیدم که به چه اتهامی او را بازداشت می‌کنید؟ آیا اتهام سیاسی دارد؟ که گفتند نه بالاتر از آن است، محاربه با خدا است.»
وی ادامه داد: من اصلا شوکه شدم، فرزند من و اتهام محاربه با خدا؟ همه‌ی زندگی آرش دین و مذهبش بود. به کتاب‌های او نگاه کنید، همه کتاب‌های بزرگان دین، نهج‌البلاغه و…. من نمی‌توانم اصلا این اتهام را بفهمم. ولی به هر حال بدین شکل بازداشت شد. یک مدت هم پرونده‌اش در دادگاه انقلاب بود، بعد چون دیدند که روحانی است پرونده‌اش را به دادگاه ویژه روحانیت منتقل کردند.»
وی در خصوص وضعیت ملاقات و تماس با فرزندش گفت: «بعد از محاکمه‌اش به هر هفته ملاقات کابینی داریم، اما تماس تلفنی نداریم، اما قبل از محاکمه هر دو هفته یک‌بار ملاقات داشتیم و هفته‌ای یک بار تلفن. ملاقات حضوری هم بعد از مدت‌ها دیروز داشتیم.»
مادر هنرور در خصوص تحصیلات و فعالیت‌های فرزندش می‌گوید: «پدر آرش روحانی نبود، خود آرش علاقه داشت. عاشق روحانیت و اهل بیت بود. درس‌های دانشگاهیش را هم خوانده و اعجاب کار آرش این بود که درس‌ها را با نوار و سی دی و کتاب خوانده و مورد تأیید قرار گرفته است. تحصیلات دانشگاهیش هم لیسانس حقوق،  فوق لیسانس فلسفه است. همچنین آرش مسلط به پنج زبان زنده دنیا است.»
خانم هنرور در پایان گفت: «من در مقام یک مادر، مادری که برای فرزندش زحمت کشیده، همه‌ی مادرها این حق را دارند و اصلا ذاتا این‌گونه است که حاضرند هر بلایی سر خودشان بیاید، اما سر فرزندان‌شان هیچ بلایی نیاید. وجود پدر و مادرها در وجود بچه‌های‌شان خلاصه می‌شود. و من سی سال برای این بچه زحمت کشیدم و خوشحالم بچه‌ای را تحویل جامعه دادم که سربار جامعه نباشد. فرد تحصیل کرده و دانایی باشد و بتواند برای جامعه مفید باشد. این که موفق شدم یا نشدم را نمی‌دانم، ولی می‌دانم مادرانی که فرزندان‌شان دربند هستند خیلی نگران هستند.»
  • *دستگیری شخصی با نام «آرش بی‌خدا» تاکنون چند بار از سوی مراجع امنیتی و قضایی اعلام شده است، اما بنابر اخبار و آن‌طور که مشخص شده وی بازداشت نشده است و اخبار منتشر شده از صدا و سیما کذب است. ویدئوی مورد اشاره و پخش شده در برنامه‌ی خبری ۲۰:۳۰ را می‌توانید از این آدرسببینید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

تعداد نظرات زیاد شده و سوال ثبت نمیشه چنانچه شد جواب میدم / در هر قسمتی نظر یا سوال کنید جواب داده میشه