ادعاهای پسر فراستی: پدرم تحت فشار است و طالبی تهدیدش کرده است!
...اگر آقای طالبی اطلاع داشت میتونست بجای اینکه بگه تورو تو تظاهرات دیدم، برگرده بگه چرا پسرت ایلیا ۱۸ روز تو زندان اوین زندانی بود؟ / فقط کافی به صورتش نگاه کانین در خلال حرف زدنش اگر دیدین رنجو غم تو صورتش منعکس میشه بدونین که حرف دلشو نمیزنه / ... یه عده به اصطلاح... به من زنگ زدن تا از من اجازه بگیرن که برن یه تشت از نجاست رو سر آقای فرهادی خالی کنن...
غیبت دو هفته ای مسعود فراستی، منتقد اول و محوری برنامه «هفت» در حالی با این توضیح فریدون جیرانی همراه شده که قرار است برنامه «هفت» تنها برنامه تخصصی رسانه ملی در حوزه سینما از این پس با دو منتقد اجرا شود که علی الظاهر این مسائل دلایل دیگری نیز دارد؛ دلایلی که می تواند در نهایت حتی به حذف مسعود فراستی از مقابل دوربین سیما منتهی شود و پسر این منتقد سینمایی از آنها در صفحه فیس بوکش پرده برداشته است.
به گزارش سرویس فرهنگی «بازتاب»؛ مسعود فراستی علی رغم شیوه نقدش که در بسیاری از اوقات فاقد استاندارد و ابزارهای منطقی و استدلال های محکم برای تحلیل یک اثر است، به یکی از نمادها و نشانه های برنامه «هفت» نخستین برنامه سینمایی هفتگی ثابت سیما که به نوعی حکم نود سینمایی را دارد (هرچند فریدون جیرانی با این تعریف مخالف است)، مبدل شده است. اگرچه برخی نقدهای او متاثر از خط فکری است که آثار اشخاصی چون مهرجویی، بیضایی، کیارستمی و کیمیایی را می کوبیدند و فراستی، اصغر فرهادی را نیز به این لیست اضافه کرد، اما در مجموع او نسبت به بسیاری منتقدان قابل پذیرش تر است.
بی شک بعد از نقد سنگین فیلم های سخیف و زرد توسط فراستی و جیرانی در برنامه «هفت» طی دو سال اخیر، مدتی است تولید این فیلم ها محدود شده و آنهایی که در این سبک در ژانرهای کمدی تولید می شوند نیز چندان نمی فروشند و روی پرده سینماها چندان دوامی نمی یابند و نشان می دهد هفت در تغییر ذائقه مخاطب نقش اساسی داشته و نمی توان منکر این رویکرد مثبت شد.
اما نقد عدم استقلال این برنامه پابرجاست؛ عدم استقلالی که در ماجرای اسکار فرهادی به اوج خود رسید و حتی در حد بخش هایی از اسکار که سال قبلش نیز در هفت پخش شده بود، در ماجرای اسکار 2012 روی آنتن نرفت و البته جیرانی اعتراف کرد برنامه هایی که برای اسکار تولید کرده بودند، اجازه پخش نگرفته و این یعنی برنامه «هفت» ده درصد استقلال «نود» را هم ندارد.
با این حال در دو برنامه اخیر یکباره مسعود فراستی غیبش زد و منتقد جوانی نقش او را برعهده گرفتند که با ملایمت سخن می گفتند تا به حضورش را بر روی آنتن استمرار ببخشند! اینها زمانی جالب شد که گفته های جیرانی مبنی بر اینکه «هفت از این پس به جز فراستی، یک منتقد دیگر هم در مقابل نظر او خواهد داشت تا نظر مثبت و منفی درباره فیلم بیان شود» یادآوری شد و البته هفت به جایی رسید که اصولاً فراستی اوت شده به نظر رسید، هر چند در این باره سکوت جالبی حکم فرما بوده و همه انتظار دارند این هفته منتقد اول این برنامه با همه گوشت تلخی اش به صندلی های سینمایی برنامه هفت بازگردد. در این حال اما ایلیا فراستی از دلایل دیگر این اتفاق نوشته و در صفحه فیس بوک ادعاهای جالبی را مطرح کرده است.
فرزند ارشد مسعود فراستی در حدود پانزده ساعت پیش در صفحه فیس بوکش نوشته است: «بعضی پرسیدین که چرا فراستی ۲ هفته نمیاد. بعضی پرسیدین که فیلم قلاده ها بهتر بود یا جدایی. جواب همهٔ سوالاتون یه چیز: آقا جان مسعود فراستی تحت فشاره، ۲ بارم تا حالا گفت، یه بار سر ملک سلیمان که گفت مجبورش کردن کم بکوبه، یه بارم سر یه جای دیگه... آقا جان الان چون مسعود فراستی یه میزانی حرفش تو عموم مردم مقبولیت داره، در خیلی از موارد تو فشار میذارنش.
این به این معنی نیست که تو نظام جمهوری اسلامی آزادی و حق بیان نیست، چون این فشار نه از جانب مقام عظمای ولایته، نه رئیس جمهور نه هیچ کس دیگه. اگر اینطور بود پدر من نمیتوانست تو دیدار هنرمندان با رهبری برگرده بگه ما تو سینمامون ...پنهان داریم. با همهٔ این اوصاف آقا جان برای بارِ آخر میگم بابا خیلی تحت فشاره. دیگه همه فهمیدن که طالبی داره تهدیدش میکنه، دیگه همه میدونن سر ملک سلیمان بابام نمیتونست نقد کنه، دیگه همه فهمیدن که بابام سر نقد اخراجی های ۳ داشت به ده نمکی التماس میکرد که حرفش رو بد برداشت نکنه... .
یکم فکر کنین و اینو از من بشنوین. شاید یه سری از فیلمایی که بابام میگه بدن رو از ته دل قبول داشته باشه و شاید یه سری از فیلمایی که میگه خوبن اصن دوست نداشته باشه ... فقط کافی به صورتش نگاه کنید در خلال حرف زدنش؛ اگر دیدین رنج و غم تو صورتش منعکس میشه بدونین که حرف دلشو نمیزنه. نمیگم که اصلا سر قلادههای طلا نظرش این نبود، چون ابوالقاسمِ طالبی به خیال خودش تهدیدش میکرد. اگر آقای طالبی اطلاع داشت میتونست بجای اینکه بگه تورو توی تظاهرات دیدم، برگرده بگه چرا پسرت ایلیا ۱۸ روز تو زندان اوین زندانی بود؟ والسلام.
در مورد جدایی نادر از سیمین: اون شبی که هواپیمای اصغرِ فرهادی به زمین نشست، یه عده به اصطلاح... به من زنگ زدن تا از من اجازه بگیرن که برن یه تشت از نجاست رو سر آقای فرهادی خالی کنن، من تقریبا هرچی فحش بلد بودم نثارشون کردم. بابامم وقتی فهمید یه ۴ ۵ تا فحش آبدار زیرلب داد بهشون. ۶ روز بعد، همونا به من زنگ زدن که یه شورا تشکیل دادن برای آشتی دادن فرهادی با دولت (!) و از من دعوت کردن که برم اونجا چون پدرم اهل مماشات نیست. من نرفتم و بهشون یه جواب دادم، گفتم نه پدرم نه من نه هیچ کس دیگه ای از آقای فرهادی بدش نمیاد، بابام فیلمو دوست نداشته و این سلیقش بوده (البته منم دوست ندارم) ولی این دلیل نمیشه که مثلا پدر من و دشمن اصغر فرهادی بخونند ... .» و جالب اینکه با سکوت طرفین ماجرا تا اینجای کار همراه شده است.
با این اظهارات حتی شاید بعید نباشد که مسعود فراستی از مقابل دوربین سیما کنار گذاشته شود که اگرچه شاید ارتباط مستقیمی با این اظهارات نداشته باشد اما می تواند به طرح و علنی شدن این مسائل ارتباط پیوسته ای داشته باشد؛ اطلاعاتی که مسعود فراستی در گفت و گو ها در لفافه ای از کلام بیان می کند و از اظهار بسیاری از آنها نیز پرهیز کرده اما با این اظهارات که فرزند ارشد مسعود خان علی الظاهر بر اثر پرسش های مکرر افکار عمومی درج کرده، از پرده برون آمده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
تعداد نظرات زیاد شده و سوال ثبت نمیشه چنانچه شد جواب میدم / در هر قسمتی نظر یا سوال کنید جواب داده میشه