یک برادرم(البرزقاسمی) وقتی در اوین زندانی بود گفتند به دلیل سرطان درگذشت، حالا هم حکم اعدام برادرم حمید را به اجرای احکام اوین فرستاده اند.
خواهر حمید قاسمی شال در گفتگویی از ارسال پرونده اعدام برادر زندانی خود به اجرای احکام زندان اوین خبر می دهد و می گوید: یک برادرم(البرزقاسمی) وقتی در اوین زندانی بود گفتند به دلیل سرطان درگذشت، حالا هم حکم اعدام برادرم حمید را به اجرای احکام اوین فرستاده اند، شما را به خدا کمک مان کنید، نگذارید این برادرم را از ما بگیرند. حمید هیچ کاری نکرده، حمید حتی فعال سیاسی هم نیست.
حمید قاسمی شال را از ۲۴ خرداد ۸۷ به اتهام جاسوسی و ارتباط با سازمان مجاهدین خلق زندانی و محکوم به اعدام محکوم کرده اند. این حکم به گفته ی خواهرش به اجرای احکام اوین ارسال شده است و پس از آن احتمال اجرای آن وجود دارد.
پیش از این ندای سبز آزادی نوشته بود که براساس اعلام مسئولین دادستانی به خانواده این زندانی حکم وی به دایره اجرای احکام ارسال شده است.
این درحالی است که پیش از این دادستان تهران به خانواده این زندانی وعده توقف اجرای حکم را داده بود.
حمید قاسمی شهروند ایرانی و کانادایی سال ۸۷ برای دیدار با اعضای خانوادهاش به ایران آمد که برادرش ناخدا یکم البرز قاسمی به اتهام جاسوسی بازداشت شد. حمید برای پیگیری وضعیت برادرش پس از چندین بار مراجعه به حفاظت اطلاعات ارتش با همان اتهام در خرداد ماه ۱۳۸۷ بازداشت شد.
برادر وی البرز قاسمی سال ۱۳۸۸ بر اثر بیماری در زندان در حالی که وی نیز به اعدام محکوم شده بود درگذشت.
حمید قاسمی پس از مهاجرت به کانادا و پیش از دستگیری ۸ بار به ایران سفر کرده بود. تنها مدرک مورد استناد حفاظت اطلاعات ارتش برای جاسوسی وی یک صفحه کاعذ چاپی بود که مدعی بودند ایمیلی است که از سوی حمید برای البرزفرستاده شده، در حالیکه کارشناس رسمی دادگستری این ادعا را از لحاظ فنی رد و بازپرس اولیه هم اتهام جاسوسی را رد کرده بود. اما مامورین حفاظت اطلاعات پرونده را از دادگاه نظامی را به دادگاه انقلاب بردند و برای حمید و برادرش حکم اعدام گرفتند.
خانم قاسمی شرحی از از روند بازداشت برادرش حمید قاسمی و آنچه بر خانواده اش در این مدت گذشته است درگفت و گو با مسیح علی نژاد ارایه می دهد و در عین حال به تلاش های خانواده اش برای جلوگیری از اعدام برادرش نیز اشاره می کند.
او به نامه ای که به دادستان تهران فرستاده است اشاره می کند و می گوید: آقای جعفری دولت آبادی وقتی بر مسند کار آمده بود برای اینکه خودشان را خوب جلوه دهند ما موفق شدیم چند باری ایشان را ببینیم اما متاسفانه الان ایشان ستاره سهیل شده اند و ما حتی نمی توانم دیداری با ایشان داشته باشیم.
خانم قاسمی تصریح می کند: ما پرونده ی حمید را برای اعاده دادرسی به شهبه ۳۱ دیوان عالی فرستاده بودیم و آقای جعفری رییس شعبه دیوان می گوید من پرونده ی حمید را خواندم . خود آقای جعفری می گوید من می دانم حق این جوان نیست که اعدام شود و از بین برود، می گوید ایشان گناهی مرتکب نشده و با این چیزهایی که در پرونده آمده دلایل برای اعدام کافی نیست ولی چون قبلا پرونده در اینجا بررسی شده من نمی توانم حرفی بزنم.
وی ادامه می دهد: من به ایشان گفتم یعنی شما فردای قیامت باید برای یک روز اضافه ماندن حمید در آن سلول جواب خدا را بدهید ولی ایشان برای حفظ میز خودشان پرونده را رد کردند.
وی ادامه می دهد: من به ایشان گفتم یعنی شما فردای قیامت باید برای یک روز اضافه ماندن حمید در آن سلول جواب خدا را بدهید ولی ایشان برای حفظ میز خودشان پرونده را رد کردند.
وی در پاسخ به این سوال که خود حمید با شنیدن ارسال حکم اعدام به اجرای احکام اوین چه وضعیت و شرایطی داشت می گوید: حمید آن روز که با او ملاقات داشتیم خیلی حالش خراب شد، واقعا دچار شوک شد. یعنی از یک طرف من خبر مرگ خواهرم را به او دادم، و از طرف دیگر آنها خبر حکم اعدام را به او دادند.
وی توضیح می دهد: مادرم هم در این ملاقات حضور داشتند، یعنی فکر کنید مادری که یک فرزندش را اصلا ندیده در اوین از دست داده، یک دختر چهل ساله اش به تازگی فوت کرده و امروز جلوی خودش حکم اعدام پسرش را به او ابلاغ کردند، ببینید مادر من چه حالی می تواند داشته باشد، من از همه ی دنیا می خواهیم کمک مان کنند، تو رو خدا نگذارید این برادرم را از ما بگیرند….
خواهر حمید قاسمی شال با تاثر و گریه ادامه می دهد: هر کاری هر کاری می تواند برای حمید انجام دهد. به خدا حمید هیچ کاری نکرده. برادرم در تمام نامه هایش هم اعلام کرده که به هیچ گروهی وابستگی سیاسی ندارد، حمید حتی فعال سیاسی هم نیست و حتی مدرکی هم علیه برادر وجود ندارد….
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
تعداد نظرات زیاد شده و سوال ثبت نمیشه چنانچه شد جواب میدم / در هر قسمتی نظر یا سوال کنید جواب داده میشه