به نام خداوند یکتا و عدالتخواه
یک سال پیش در ساعت دوازده ظهرِ همین روز (
1390/09/22) باهجوم ماموران لباس شخصی اداره کل اطلاعات استان مازندران که توسط تعدادی
از ماموران اداره اطلاعات شهرستان های چالوس
و نوشهر همراهی می شدند ، با ضرب و شتم و توهین و تحقیر بسیار شدید ، برای بار سوم
دستگیر شدم!
بر خلاف دفعات قبل که "بیست و چهار" و
"چهل و هشت" ساعت بیشتر نبود ، این بار مدت "سی و پنج روز" را
در زندان شهید کچوئی وزارت اطلاعات ساری (
مرکز استان ) ، به صورت انفرادی و تحت شکنجه سفید سپری کردم و سپس با حضور در جلسه
بازپرسی ، با قرار وثیقه ای پنجاه میلیون تومانی ، موقتاً آزد شدم.
در بیست و هفتم فروردین ماه نود و یک برای ارائه
آخرین دفاعیات مجدداً به شعبه دوم بازپرسی دادیاری انقلاب چالوس و سپس نیز در شهریور ماه سال جاری به دادگاه انقلاب حوزه غرب استان مازندران واقع
در شهرستان تنکابن ، احضار و به اتهامات واهی :
نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی ، اقدام علیه
امنیت ملی و اقدام برای براندازی نظام از طریق ارتباط با گروه های معاند و ضد انقلاب
، به پنج سال زندان تعلیقی ، پنج سال محرومیت از عضویت در احزاب و فعالیت
های سیاسی و پنج سال محروم از فعالیت های مطبوعاتی و رسانه ای محکوم گشتم!
درموی چون کمندش ، ای دل مپیچ که آنجا * سرها
بریده بینی، بی جرم وبی جنایت
این دستگیری پس لرزه های دیگری نیز به همراه خود داشت ! از جمله معلق و بلا تکلیف بودن
از کار اداری و دولتی ام پس از نه سال سابقه کار مفید خالصانه و صادقانه ، مسدود و
بلوکه بودن تمامی حقوق و مزایای قبلی ام ، ابطال پروانه بهره برداری و فعالیت مجموعه
خوابگاه های خصوصی خودگردان دانشجوئی زنجیره ای دخترانه و پسرانه در شهر های غرب مازندران
و پروانه فعالیت دفتر کار مطبوعاتی ام و ... بروز افسردگی و ناراحتی های روحی و عصبی برای مادر عزیزم و مشکلات
روحی پدر زحمت کش و ارجمندم و مشکلات روحی
خودم و امراض پوستی و مشکلات نزدیک بینی
نشأت گرفته از دوران انفرادی ...
در طی این مدت تمامی بستگان و خویشاوندان نسبی و
سببی ، همسایگان و سکنه و کسبه منطقه ، همکاران اداری ، رسانه ای ، خوابگاه داران ،
دانشجویان ، قشر کارگری منطقه و همکار،برخی از فعالین عرصه های مختلف حقوق بشر، سیاسی،اجتماعی
و مدنی ، کارگری و دانشجوئی و جوانان ووو همه و همه ، خانواده ام را از لحاظ روحی همراهی
نمودند و پس از آژادی ام نیز شدیداً مرا مورد
لطف خود قرار داده اند. همچنین سرکار خانم شیرین عبادی که در گزارشی صدور این حکم را نقض کامل حقوق بشر
در حوزه مطبوعات و روزنامه نگاران و نویسندگان ایران دانسته و بسیاری ازهمکاران فرهیخته
رسانه ای ، با انعکاس و انتشار اخبار مربوطه در وب سایت های خبری و اجتماعی و شبکه های ماهواره ای ، حقیر را از حمایت بی منت خود برخوردار نمودند که بدینوسیله
از همه عزیزان تشکر و قدردانی می نمایم.
آنزمان و پس از محکومیت ، اطلاعیه ای را صادر و صدور این احکام را به مرگ تدریجی خودم تشبیه نمودم !
چونکه : « در آغاز سنین نوجوانی با قلم و نوشتن آشنا شدم ، دراولین روزهای
شروع وبلاگ نویسی درایران ،آن را آغاز کردم و از زمانی که اجازه رأی دادن داشتم
فعالیت های گروهی و سیاسی مدنی ام را ،
شکل دادم و با این اتفاق و صدور چمین
احکام سنگینی ازهمه چیزهائی که نیمی از عمرم را با آنها سپری و جزوی از زندگی
ام بوده اند ، محروم گشتم ...! از قلم
و نوشتن در فضای واقعی و مجازی و فعالیت های گروهی ...و
این یعنی مرگ تدریجی من ... !!! »
ای آفتاب خوبان می جوشد اندرونم * یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت * این راه را نهایت صورت
کجا توان بست؟! ...
ولی ایرانی در طول 2500 سال
از تمدن درخشا نش ، از تند بادهای حوادث ، کمر خم کرد، اما هرگز نشکست!
در پانزده سالگی که فعالیت های گروهی ام را
آغاز و به عنوان شاگرد در محضر حجة الاسلام ولمسلمین محمدرضا زائری و خانه روزنامه
نگاران جوان ، روزنامه نگاری و خبرنگاری را آموختم ، تاکنون ، از تمام توان خویش برای انعکاس و انتشار واقعیت های
موجود درجامعه استفاده و قلم زدم و هیچوقت
قلم و رسالت مطبوعاتی خویش را در برابر
فرصت ها و موقعیت ها نفروختم و به تعهدِ وجدانی و اخلاقی ای که در تنهائی خود ، به خداوند بزرگ و یکتا داده ام خیانت ننموده ام و
اینک نیز ، از اینکه در این راه و هدف مقدس قدم نهاده ام پشیمان نیستم و باری دیگر
به خدای خود قول می دهم تا زمانیکه نفس می کشم و زنده ام فقط و فقط در
راه حق و عدالت گام بردارم و تا رسیدن به منشور جهانی حقوق بشر درایران همراه و یاور دیگر فعالین و خرداندیشان و صاحبان اندیشه و قلم ، در خدمت تمامی هم نوعان
بویژه مردم قدرشناس و پرمحبت ایران عزیز و
متمدن خواهم بود و خواهم ایستاد و از هیچ
کوششی دریغ نخواهم کرد.
بیست و دوم آذر نود و یک
ایران – مازندران غربی – چالوس و
نوشهر
محمد صفر لفوتی « فریاد »
«
روزنامه نگار و فعال سیاسی و حقوق بشر»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
تعداد نظرات زیاد شده و سوال ثبت نمیشه چنانچه شد جواب میدم / در هر قسمتی نظر یا سوال کنید جواب داده میشه