سئوال جواب درباره قوانین ایران

سئوال جواب درباره قوانین ایران

۱۳۹۱ فروردین ۲۸, دوشنبه

مخالفت با آزادی مشروط علی پورسلیمان،معلم زندانی

علی پور سلیمان، عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران که هم اکنون در بند ۳۵۰اوین محبوس است از حق مرخصی و تماس تلفنی “محروم” است. پیگیری های مادر وی که شرایط جسمانی مناسبی ندارد با عدم پاسخگویی و بی توجهی مسئولین قضایی تاکنون بی نتیجه مانده است.

مادر علی پور سلیمانی از پیگیری هایش برای مرخصی فرزندش به سایت ملی‑مذهبی می گوید: “برای عید خیلی تلاش کردیم که علی بتواند به مرخصی بیاید اما متاسفانه مثل قبل اجازه ندادند. برای آزادی مشروط هم درخواست دادیم اما گفتند موافقت نمی کنند. چه کار کنیم دستمان به جایی بند نیست انشالله پنج خرداد ماه دوران محکومیتش تمام می شود و آزاد می شود، اگر دوباره او را برنگردانند. اما خب، هفته گذشته یک ملاقات حضوری دادند که خیلی خوشحال شدیم.”
وی با اشاره به رنج هایی که در طی این ماه ها کشیده است، می افزاید: “بخدا در این مدت چند بار بیمارستان رفتم و حالم خیلی بد است، پدرش هم همین طور. خودتان می دانید من یک مادر هستم به سختی این بچه ها را بزرگ کردم. من هیچ کس را نداشتم در تنهایی و به سختی اینها را بزرگ کردم. شوهرم صبح می رفت سر کار و شب ساعت یازده می آمد. مادر هم نداشتم و نمی دانید به چه زحمتی بچه هایم را بزرگ کردم اما حالا جگر گوشه ام بی گناه در پشت میله های زندان است. باز هم خدا به من خیلی رحم کرد که پسرم از دستم نرفت چون وقتی رفتم لباس هایش را بگیرم دیدم لباسهایش خونی بود. او را با چوب دستی کتک زده بودند و در توالت انداخته بودند، چهار بار از هوش رفته بود… بعد که ناراحت شدم به من گفتند اعتراض نکنید تا عفو بخورد، ما هم اعتراض نکردیم اما می بینید که حتی برای عید هم مرخصی ندادند. خلاصه خدا خیلی به من رحم کرد که بچه ام را آن جوری که زده بودند سالم ماند.
این فعال صنفی یازدهم خرداد ماه سال جاری بازداشت و در زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد طوری که از پیشانی او خون جاری شده و به بیمارستان منتقل می شود. او بعد از درمان به بند دو الف سپاه و سپس به بند ۳۵۰زندان اوین منتقل می گردد. پور سلیمان پس از مدتی توسط شعبه ۲۸  دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی مقیسه به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس محکوم می گردد.
مادر وی با ابراز همدردی با مادران شهدای جنبش سبز سخنانش را این گونه ادامه می دهد: “از خدا می خواهم به همه کسانی که بچه های شان را در این حوادث از دست داده اند، صبر دهد. می دانم خدا به آنها صبر هم می دهد، چون خون بچه های شان به ناحق ریخته شده و شهید هستند. این شهدا حرف حق زدند کاری که نکرده بودند. مگر نگفتند که ما انقلاب کنیم تا آزاد باشیم و حرفهای مان را بزنیم. اما الان که من نمی توانم حرفم را بزنم چه آزادی است؟
مادر این معلم زندانی در روزهای آغازین سال تحصیلی در دل نوشته ای خطاب به فرزندش نوشته بود: “هیچ گاه از یاد نمی برم که دغدغه همیشگی تو مسایل آموزش و پرورش بود در مهمانی ها و هر جا که پا می داد از مشکلات درس و مدرسه و سیستم آموزشی کشور می گفتی… یک روز به خانه آمدی در حالی که از فرط ناراحتی نمی توانستی سخن بگویی. وقتی علت را پرسیدم با اکراه گفتی: «امروز یکی از بچه های کلاسم حال خوبی نداشت، وقتی از او پرسیدم صبحانه خورده ای؟ او جواب داد نه، و بعد فهمیدم او یک روز کامل است غذا نخورده است.» تو آن روز ناهارت را به آن دانش آموز دادی اما فکرش یک دم رهایت نمی کرد… اما حالا پشت میله های زندانی و هر بار تو را می بینم می پرسم آیا جای پسرم این جاست یا کلاس درس، و این هاست که مرا رنج می دهد و نه دوری از تو.
آری پسرم تو می توانستی مثل خیلی های دیگر بدون توجه به دور و برت زندگی کنی. اما این کار را نکردی و امروز به جای اینکه تو را تشویق کنند، به زندان انداخته اند. به کدامین گناه؟ هرگز نفهمیده ام. هر روز از خود می پرسم آیا سزای این همه خدمت و دوندگی و دلسوزی این است؟ کجای این کار عدالت است؟
 مادر این معلم دربند با ابراز تاسف از وضعیت نابسامان کشور خاطر نشان می کند: “واقعا الان وضعیت مملکت ما آشفته است؟ از نظر اجتماعی که واقعا وضع خراب است، فساد و فحشا، اعتیاد و قاچاق مواد مخدر، فقر و بدبختی همه جا پر شده، خب مقصر کیست؟ ما برای این انقلاب زحمت کشیدیم این وضعیت را می بینیم رنج می کشیم…وقتی معلم های ما که باید بچه ها را تربیت کنند جایشان در زندان باشد معلوم است که فساد همه جا را می گیرد. بخدا الان هم که علی در زندان است فکر زندانیانی است که پول ندارند و خیلی دلسوز است و رنج می کشد.
هم زمان با سال تحصیلی جدید، حکم مرخصی بدون حقوق این معلم از سوی اداره آوزش و پرورش در اختیار خانواده اش قرار گرفت اما مسوولان امنیتی و حراست آموزش و پرورش، با تهدید و ارعاب این حکم را از خانواده پس گرفته اند.
خانم پور سلیمان در این زمینه بیان می کند: “با مرخصی علی از آموزش و پرورش موافقت کرده بودند اما آمدند نامه آن را از ما گرفتند، حالا نمی دانیم که وقتی از زندان آزاد شود می تواند سر کارش برود یا نه؟ خود علی گفت دیگر دنبالش نروم و گفت که من کاری نکردم، خودم می آیم و از خودم دفاع می کنم. انشالله که شرایطی بشود تا از خودش دفاع کند اگر دوباره او را برنگردانند زندان!”
در دی ماه سال گذشته هیئت رسیدگی به تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش نامه تفهیم اتهام علی پور سلیمان را به بند ۳۵۰اوین ارسال کرد. اتهام این عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران، تبلیغ علیه نظام و اهانت به مسئولین نظام عنوان شده است. این در حالی است که پیش از این، شعبه ۲۸دادگاه انقلاب اسلامی تهران، این فعال صنفی آموزش و پرورش را دقیقا با همین اتهام به یک سال حبس محکوم کرده است. در واقع این معلم به خاطر یک اتهام دو بار محاکمه و مجازات شده است.
پیش از این نیز این عضو اجرایی سازمان معلمان ایران در دوازدهم اردیبهشت سال ۸۶و در روز معلم به دستور فرشیدی، وزیر وقت آموزش و پرورش، به انفصال موقت از آموزش و پرورش محکوم شده بود.
این مادر دردمند در پایان می گوید: “آرزو می کنم نه تنها بچه خودم بلکه تمام این زندانیان سیاسی که بی گناه در زندان هستند آزاد شوند، زیرا جز حرف حق زدن، کاری نکردند. خدا خودش وکیل است و می داند که بچه من در این مدت بی گناه در زندان است.
چندی پیش در واکنش به وضعیت دشوار معلمان دربند کانون صنفی معلمان ایران با انتشار نامه ای سرگشاده به دادستان تهران به وضعیت دشوار معلمان زندانی اشاره کرده و خواهان آزادی موقت آنها تا پیش از آغاز تعطیلات نوروز جهت بررسی مجدد پرونده ایشان شده بود.  نامه ای که هیچ گاه پاسخ نگرفت و هیچ کدام از معلمان دربند حتی برای سال تحویل نیز نتوانستند در کنار خانواده خود باشند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

تعداد نظرات زیاد شده و سوال ثبت نمیشه چنانچه شد جواب میدم / در هر قسمتی نظر یا سوال کنید جواب داده میشه