همسر عبدالله مومنی می گوید، شکایت این زندانی سیاسی از بازجویان و قاضی مرتضوی و نامه او به رهبری وضعیت همسرش را بدتر کرده است.
عبدالله مومنی سخنگوی سازمان ادوار تحکیم وحدت حدود ۶۰۰ روز است که به مرخصی نیامده است. اودر روز ۳۰ خرداد ۸۸ در ستاد شهروند آزاد (حامیان مهدی کروبی) به طرز خشونت آمیزی دستگیر شد ونزدیک۱۰۰ روز را در انفرادی وبازجویی تحت شکنجه به سر برد.
مومنی در اسفند ۸۹ بعد از ۹ ماه زندان به مرخصی آمد و در طول مدت مرخصی بارها توسط بازجویانش احضار شد. بازجوها از او خواسته بودند که علیه رهبران جنبش سبز ودفتر تحکیم وحدت وجنبش دانشجویی در رسانه ها و دانشگاهها مصاحبه وسخنرانی کند، اما مومنی از پذیرش درخواست باز جوها سر باز زد و در مقابل خواسته های آنها مقاومت نمود وهمین باعث شد که او را دوباره به زندان باز گردانند.
عبدالله مومنی در این مدت دو بار دست به اعتصاب غذا زد.
مومنی در تابستان ۸۹ نیز نامه ای سرگشاده خطاب به علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی نوشت. او در آن نامه به شرح شکنجه های فوق طاقت بازجویانش در دوران انفرادی پرداخت، شکنجه هایی چون فرو بردن سر در کاسه توالت تا شکنجه های جسمی وروحی. این نامه بازتاب رسانه ای وعمومی گسترده ای یافت.
بعد از آن عبدالله مومنی، دبیر سابق دفتر تحکیم وحدت در اقدامی از بازجویانش و همچنین قاضی مرتضوی و قاضی صلواتی شکایت کرد. اما این بار نیز او بود که به خاطر نامه به رهبری و شکایت از بازجویانش در جایگاه متهم قرار گرفت و به اتهام (تشویش اذهان عمومی ونشر اکاذیب) دوباره تفهیم اتهام شد.
مومنی هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین مشغول گذراندن حکم ۵ سال زندان خود است.
فاطمه آدینه وند همسر آقای مومنی به وبسایت "کلمه" گفته است: آقای مومنی را دو نوبت برای مداوای گوش به بیمارستان آورده اند ولی مشکل شنوایی او هنوز به طور کامل بر طرف نشده است، او به علت شکنجه های دوران انفرادی پرده یک گوشش پاره شده و پرده گوش دیگرش دچار چسبیدگی شده است. ما امیدواریم که اجازه دهند که مداوای او ادامه پیدا کند، متاسفانه عبدالله از همان دوران انفرادی به علت نبود امکانات بهداشتی دچار مریضی پوستی نیز شده است که در مدت این ۳۰ ماه زندان بیشتر شده است و قارچهای پوستی او را آزار می دهند، اگر کمی انصاف در بین مسولین بود جهت مداوای گوش و بیماری پوستی به بیرون از زندان منتقلش می کردند زیرا به مراقبت نیاز دارد.
همسر مومنی افزود، عبدالله خودش می گوید که به علت نامه به رهبر به او مرخصی نمی دهند، من هم فکر می کنم علاوه بر آن نامه، شکایت از بازجویانش و قاضی مرتضوی بیشتر موثر بوده است. آنها با او لج کرده اند و مرخصی نمی دهند، البته متاسفم که به خاطر کینه شخصی حق او را ضایع می کنند. بعد از نوشتن نامه وضعیت عبدالله بدتر از قبل شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
تعداد نظرات زیاد شده و سوال ثبت نمیشه چنانچه شد جواب میدم / در هر قسمتی نظر یا سوال کنید جواب داده میشه